تذکر حافظی در نشست علنی؛ انتقاد از عضویت اعضای شورا در هیاتمدیره شرکتهای شهرداری
جامعه- روز گذشته جلسه شورا با ترک زودهنگام رییس شورا برای حضور در وزارت مسکن به ریاست طلایی اداره شد تا به سه موضوع محوری از جمله استعفای دنیامالی، برنامه دوره پنج ساله شهرداری و معارفه عضو جدید بپردازد هر چند به دلیل رفتن رییس شورا موضوع استعفا به روز یکشنبه موکول شد و بیشتر وقت به گزارش دبیر درباره روند بررسی برنامه گذشت اما در ادامه تذکرات قابل تاملی از سوی برخی اعضا داده شد.
تحلیف صابری عضو جدید شورا
علی صابری، وکیل روشندلی که به عنوان سیوچهارمین منتخب مردم در انتخابات دوره چهارم شورای شهر تهران برگزیده شده بود، با رفتن مسعود سلطانیفر به سازمان میراث فرهنگی روز گذشته رسما در شورای شهر معارفه و تحلیف شد.
طبق قانون، فرماندار حوزه انتخابیه تهران باید در مراسم تحلیف او حاضر میشد ولی عیسی فرهادی، فرماندار تهران نماینده خود (مصلحی) را برای برگزاری آیین تحلیف عضو جدید شورای شهر فرستاد.
این مساله با تذکر احمد دنیامالی، رییس کمیسیون عمران و حملونقل شهری شورای شهر مواجه شد. دنیامالی با ذکر این نکته که شان شورا اقتضا میکند فرماندار تهران برای تحلیف عضو جدید حاضر میشد، گفت: اساسا تصویب مصوبات شورا از طریق فرمانداری خارج از شان شوراست ولی قانونی است و باید برای آن فکری کرد.
این تذکر نیز با واکنش مصلحی، نماینده فرماندار روبهرو شد و وی گفت: در قانون تصریح شده که تصویب و تایید نهایی مصوبات شورا با فرماندار حوزه انتخابیه است.
برنامه دوم یا سوم شهرداری؟
پس از مراسم تحلیف علیرضا دبیر به عنوان رییس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر با اشاره به اینکه برنامه پنج ساله شهرداری تهران برای اولین بار در شورای سوم نوشته شد، توضیح داد: برنامه پنج ساله عملیاتی دوم شهرداری تهران بسیار قویتر از برنامه اول تدوین شده و اولین برنامه عملیاتی در کشور است که پیشبینی اتاق پایش در آن میتواند به تدوین هر چه بهتر برنامه پنج ساله سوم منجر شود.
البته پس از اتمام گزارش حقانی درباره این گفته وی تذکر داد که برنامه نخست برای تهران 80 در شورای اول نوشته شده بود. دبیر با اشاره به تصویب کلیات برنامه عملیاتی پنج ساله شهرداری تهران در شورای شهر اظهار داشت: در دنیا برنامههای عملیاتی زمانی به مشکل برمیخورند که انعطافپذیر نباشند. بر این اساس ما یک اتاق پایش در برنامه پنج ساله پیشبینی کردهایم و یک اتاق پایش هم در کمیسیون برنامه و بودجه و کمیسیون نظارت شورای شهر تشکیل خواهد شد. پایش مستمر منجر به بهتر شدن نظارت شورای شهر بر عملکرد شهرداری و به روز شدن برنامه و تدوین دقیق برنامه سوم خواهد شد.
وی افزود: در فرآیند تهیه تا تصویب لایحه برنامه، در شهرداری تهران شش حوزه ماموریتی شامل حوزههای ماموریتی حملونقل و ترافیک، اجتماعی و فرهنگی، مدیریت و هوشمندسازی، شهرسازی و معماری، خدمات شهری و ایمنی و مدیریت بحران تعریف شد. این لایحه با تلاش زیاد کمیتهها و کمیسیونهای مختلف بررسی شد و در نهایت بعد از تصویب در کمیسیون تلفیق کلیات آن در صحن شورا نیز تصویب شد.
دبیر درباره جهتگیریهای حوزه ماموریتی حملونقل و ترافیک در لایحه برنامه پنج ساله با اولویت توسعه جهشی تسهیلات حملونقل عمومی گفت: اتمام خطوط هفتگانه مصوب مترو با افزایش 100 درصدی خطوط و ناوگان مترو تا پایان برنامه، پایش و کاهش آلایندههای زیستمحیطی ناشی از سیستم حملونقل و افزایش طول مسیر پیاده راه از جمله جهتگیریهای این حوزه ماموریتی است که با برگزاری 1780 نفر- ساعت در کمیسیونهای عمران و حملونقل و ترافیک به نتیجه رسیده است.
وی با اشاره به تردد حدود 700 هزار موتورسیکلت در شهر تهران که هرکدام سه برابر یک خودرو آلودگی تولید میکنند، تاکید کرد: در این حوزه ماموریتی پیشبینی شده که شهرداری تهران با هزینه 40 میلیارد تومانی سهم حملونقل با موتورسیکلت را کاهش دهد و موتورسیکلتهای برقی را جایگزین موتورهای بنزینی کند. در کنار این برنامه افزایش سهم دوچرخه در سفرهای درونشهری هم در دستور کار شهرداری قرار گرفته است.
در بخشی دیگر دبیر با اشاره به ضرورت توسعه یکپارچه و متوازن فضای سبز شهری و افزایش سرانه کل فضای سبز به 17 متر مربع اظهار داشت: کمیسیونها با تلاش بسیار در همه حوزهها اعداد و ارقام را به روز کردهاند، به عنوان مثال سرانه فضای سبز منطقه 10 دو متر است و تا پنج سال دیگر حداقل باید به شش متر برسد.
پس از پایان اظهارات دبیر، دوستی اولین عضو شورای شهر بود که درباره موضوع هزینههای شهرداری تذکری را ارایه داد. وی گفت: ما در برنامه پنج ساله منابع را تسهیل کردیم اما هنوز روی هزینهها بحث نکردهایم. برای اینکه شهرداری از برنامه جا نماند درآمدهای سال 93 را براساس برنامه پنج ساله برش زدیم اما هنوز هزینههای سال 93 را بررسی نکردهایم.
دنیامالی نیز با اشاره به ضرورت بازنگری برنامه در پایان سال دوم اظهار داشت: ما اتفاق نظر داریم احکامی که صادر شده حوزه خاصی را دربرنمیگیرد. ما برای شش حوزه ماموریت تعریف کردیم در صورتی که در این شش حوزه ترکیب رفتارهای فرهنگی، معماری و حملونقلی دیده میشود. ما معتقدیم بهتر است حوزهها را برداریم و این احکام را عمومی کنیم تا کارکرد بهتری داشته باشد.
طلایی که بعد از غیبت مسجدجامعی ریاست جلسه را برعهده داشت با اشاره به تصویب شدن برنامه در صحن شورا عنوان کرد: ما باید از طریق کمیسیون تلفیق این نقطه نظرات را به سرانجام برسانیم. مطرح کردن این موضوعات در صحن بدون تصمیمگیری در کمیسیون تلفیق اتلاف وقت است و عملیاتی نمیشود.
برنامه توسعهای پایتخت راهکار زیستمحیطی ندارد
حقانی نیز تذکری را درباره شرایط نامناسب زیستمحیطی شهر تهران ارایه کرد و گفت: راهکار دقیقی برای حل مشکل محیطزیست در کل مملکت مشخص نشده و محوریت خاصی هم وجود ندارد اما در شهرداری تهران واقعا این جایگاه خالی است. درست است که برای پارکها و فضای سبز بودجه میگذاریم اما در ستاد محیطزیست تدابیر لازم اندیشیده شده اما اهمیتی نمیدهند. حدود 10 میلیارد تومان برای آن بودجه اختصاص داده شده و این بسیار کم است.
انتقاد از حضور اعضای شورا در ترکیب هیاتمدیره شرکتهای شهرداری
رییس کمیسیون سلامت و خدمات شهری شورای شهر تهران با اشاره به حضور برخی از اعضای شورای شهر در ترکیب هیاتمدیره برخی از شرکتهای شهرداری گفت: با وجود وظیفه نظارتی شورا باید برای این موضوع تدبیری اندیشیده شود.
رحمتالله حافظی نیز در تذکر پیش از دستور خود با بیان اینکه تذکری که میدهم در قانون پیشبینی نشده است اما میخواهم بدانم صلاح اعضای شورا چیست، گفت: آیا صحیح است عضو شورا عضو هیاتمدیره شرکتهای تابع شهرداری باشد، آیا درست است هر پنج عضو هیاتمدیره عضو مجمع همان شرکت باشند و اینکه صحیح است یک عضو در ترکیب هیاتمدیره 9 شرکت حضور داشته باشد و حق جلسه و پاداش این افراد چگونه محاسبه میشود؟
حافظی همچنین از اعتبار پیشبینی شده برای جشنها و پذیراییها و کمکهزینه یکی از شرکتهای تابع شهرداری انتقاد کرد و گفت: شرکت بهرهبرداری مترو چرا 16 میلیارد تومان برای جشن پذیرایی پیشبینی کرده است این رقم در سال 92، 12 میلیارد تومان بوده است.
دنیامالی:از رای شورا تمکین میکنم!
رییس کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر تهران گفت: قرار بود در این جلسه بحث استعفای بنده مطرح شود که به دلیل عدم حضور رییس شورا این موضوع به جلسه روز یکشنبه موکول شده است و چنانچه اعضای شورا با استعفایم موافقت نکنند تصمیم دیگری خواهم گرفت. احمد دنیامالی، رییس کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر تهران در جمع خبرنگاران در پاسخ به این پرسش که آیا شما استعفای خود را برای حضور در انتخابات فدراسیونها به شورا تقدیم کردهاید یا خیر،گفت: بله، بنده طبق قانون استعفای خود را قبل از انتخابات تقدیم هیاترییسه شورا کردم.
رییس کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر تهران خاطرنشان کرد: از لحاظ قانونی هیچ منعی برای حضور بنده در شورا و فدراسیون قایقرانی ندارم چراکه براساس استفساریه گرفته شده از مجلس منعی برای این موضوع وجود ندارد.
فرجی دانا همچنان رودرروی محافظهکاران
رهبر از دانشگاه تهران رفت
به هر حال بسیاری منتظر این رویداد بودند. از ابتدای حضور فرجیدانا در وزارت علوم این شایعه مرتبا شنیده میشد و رهبر آن را تکذیب میکرد. روز گذشته پس از انتشار این خبر، سرانجام این حکم به دست رهبر میرسد. در متن این نامه وزیر علوم از خدمات صادقانه وی در دوران تصدیاش در دانشگاه تهران تشکر کرده است. در بخش پایانی نامه حتی اظهار امیدواری شده است که آموزش عالی همچون گذشته از تجارب ارزنده و تلاشهای مخلصانه وی در توسعه علمی و پیشرفت نظام بهرهمند شود.
فرهاد رهبر بعد از عمید زنجانی در بهمن سال 1386 با حکم زاهدی وزیر وقت علوم، رییس دانشگاه تهران شد. دوره ریاست چهار ساله او دقیقا سه روز قبل به پایان رسیده بود. با توجه به اینکه فرجیدانا، وزیر وقت هیاتهایی را برای بررسی وضعیت دانشگاهها تعیین کرده بود، تعیین سرپرست شاید ناشی از این باشد که هنوز وزیر علوم به نتیجه قطعی برای انتخاب گزینههای پیشنهادی برای ریاست دانشگاه تهران نرسیده است؛ گزینههایی همچون نیلی و رحیمیان که شایعات برای انتصاب یکی از آنها بیشتر از سایر گزینههای موجود است.برخی معتقدند بهتر بود رهبر تا انتخاب رییس نهایی به عنوان سرپرست دانشگاه تهران باقی میماند.آنچه از رهبر یک رییس دانشگاهی به یادماندنی میسازد واقعه مربوط به تحصن اعضای هیات علمی دانشگاه تهران در اعتراض به جریان تعرض نیرویانتظامی به دانشگاه و کوی دانشجویان
بوده است.همان نامهای که در 25 خرداد 88 نوشته شد و در آن رهبر به عنوان رییس دانشگاه تهران از هیات علمی خواسته بود تا در این تحصن حضور پیدا کنند. بعدها این نامه مانع از آن میشود که جعفر میلیمنفرد و جعفر توفیقی بتوانند در مجلس رای اعتماد بیاورند.
سقوط اتوبوس به دره؛
18 کشته و 25 زخمی
ساعت پنج بامداد روزگذشته اتوبوس مسافربری ولوو در مسیر گرگان به تهران به دره سقوط کرد که بنا به گزارشهای رسیده 18 نفر در دم جان باختند و بقیه مسافران نیز به بیمارستان آمل انتقال پیدا کردند. رییس شبکه بهداشت و درمان شهرستان آمل با اعلام اتمام امدادرسانی به حادثهدیدگان سقوط اتوبوس به دره در ظهر دیروز خبر داد و گفت: 18 نفر در این حادثه کشته شدند. حمزه قاسمی در گفتوگو با فارس در آمل از اتمام امدادرسانی به حادثهدیدگان سقوط اتوبوس به دره در جاده هراز آمل خبر داد و اظهار کرد: 18 نفر در این حادثه جان باختند و 25 نفر نیز مجروح شدند. وی با اشاره به اینکه 17 مصدوم این حادثه به بیمارستان 17 شهریور آمل انتقال داده شدند، تصریح کرد: دو مصدوم دیگر این حادثه نیز از طریق امداد هوایی در حال انتقال به بیمارستان 17 شهریور آمل هستند. رییس شبکه بهداشت و درمان آمل با بیان اینکه سه نفر از مصدومان این حادثه به بیمارستان بابل انتقال داده شدند، خاطرنشان کرد: سه مصدوم نیز از طریق اورژانس به بیمارستانی در دماوند انتقال داده شدند. گفتنی است وزیر راه اعلام کرد، بیتوجهی راننده عامل سقوط اتوبوس به دره بوده است.
آنچه یک مرد باید بداند
در آغاز...
شخصا معتقدم زمانی که یک مرد از ایفای نقش عامل خویش در رابطه زناشویی بازمیماند دچار سردرگمی، اضطراب و استیصالی خواهد شد که از وی در عمق «انفعالی محض» فردی نهچندان کارآمد و تعیینکننده در درون خانواده و اجتماع خواهد ساخت.
خداوند در انسان در رعایت قانونمندی همیشگی و محتوم «دوآلیسم» جذبههای متناسب و بدیعی را به ودیعه گذاشته است که حضور آنها از رویدادی صرفا حیوانی و غریزی پیوندی شکیل را پرداخت مینماید.
اگر خوب دقیق شویم در این رفتار غریزی رد پای مفاهیم و مضامین وزین مذهبی، عرفانی، قومی، تاریخی، جغرافیایی، اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی را به سادگی خواهیم یافت. اگر عشق را از ادبیات بشر بیرون کشیم قالب پوک و از درون تهیشدهای بر جای میماند که به تلنگری فرو خواهد ریخت.
در میان بیماران ناتوانی که در قریب 25 سال گذشته زندگی حرفهایام افتخار ارایه خدمت به آنها را داشتهام کمتر مردی را سراغ دارم که از سر «بلهوسی» یا زیادهخواهی به من مراجعه کرده باشد. آنچه یک بیمار ناتوان در یک روند قالب و دیدی کلی برای آن دست و پا میزند «بازگشت حس باور به خویش» است و بس.
همه ما در پیرامون خود دایرهای از فردیت، شخصیت و مختصات ویژهای را داریم که «مای ما» را تعریف میکند. مصیبتها، بلایا، شکستها و سقوطها همگی در عین زیانبار و آسیبرسان بودن قابل تحملند و منبعث از ریشه «نسیانی انسانیت» مای فراموش شدنی. آنچه چون «سوهانی بر روح»، «نمکی بر زخم» یا «استخوانی در حلقوم» حضور همیشگی و دردآور خود را لحظه به لحظ یادآور میشود، گم کردن «هویت جنسی» است.
آغازینترین مرحله شناخت ما از خویش پس از درک «حس بودن»، فهم «هویت جنسی» است. زمانی که این هویت زیر سوال برود متشنج و پردغدغه خواهیم شد و این درست نقطه عطف آسیبرسانی ناتوانی جنسی به شمار میآید.
آنچه به اجمال در ادامه خواهد آمد، تنویر تیرگیهایی است که در اجتماع در زمینه «ناتوانی» وجود دارد. امید که در این رفتار «روشنگرانه» و منطبق بر «عفت عمومی» پایههای زندگی زوجین از پیش مستحکمتر شده و در پایداری این مهمترین رکن اجتماع تلاشی هرچند کوچک از من سر زده باشد.
قسمت چهارم
سخن هفتم: چه درمانی به درد شما میخورد؟
در اتخاذ یک شیوه خاص برای درمان ناتوانی باید به نکاتی توجه کرد که به قرار زیر هستند:
نقطهنظر همسر بیمار
همانطور که قبلا نیز گفته شد، ناتوانی مشکل ارتباطی است. همسر بیمار به عنوان شریک زندگی وی باید در مراحل مختلف تشخیص و درمان حضوری فعال داشته باشد. باید در نظر داشت که همیشه بهترین درمانها مناسبترین آنها نیست. در اتخاذ یک شیوه درمانی خاص باید دیدگاهها و انتظارات همسر بیمار را نیز در نظر گرفت و به آن بهای لازم را داد.
دفعات مقاربت
در تمام منابعی که میشناسم، هیچجا اشارهای مستقیم و صریح به اینکه چند بار مقاربت در یک مدت زمان خاص طبیعی است، نشده است. در واقع دفعات طبیعی مقاربت در یک زندگی خانوادگی، بسته به عوامل شخصیتی و مختصات قومی، فرهنگی و اجتماعی تعیین میشود.
در یک کلام کلی میتوان گفت زمانی که آنچه وجود دارد در یک دید متعامل و دوجانبه برای زوجین رضایتبخش نباشد، نقصانی وجود دارد که باید جبران شود. آنچه از اهداف اصلی درمان بیمار ناتوان محسوب میشود، برگرداندن قوایی است که تعدد دفعات استفاده از آن کمکم درون زندگی خانوادگی بازیافته خواهد شد.
تغییر احتمالی در روند فعالیتها و زندگی روزمره
اگر اتخاذ شیوه درمانی خاصی در روند فعالیت و زندگی روزمره بیمار تغییر ایجاد کند، حق مسلم وی خواهد بود که از کم و کیف آن کاملا آگاه شود و با رغبت به آن تن دهد. فیالمثل در مورد یک شناگر، کارگذاری پروتز نیمهسخت، وی را از اشتغال به ورزش محبوبش باز خواهد داشت در صورتی که این نکته ظریف از نظر دور بماند، ممکن است عواقب ناگوار و منکوبکنندهای داشته باشد.
اولویت
در انتخاب یک شیوه خاص درمانی باید ابتدا دمدستترین، ارزانترین و برگشتپذیرترین آنها را برگزید. جدول زیر ترتیب امکانات درمانی ناتوانی را متذکر شده است:
دارویی
هورمونی
مشاوره روانی
وسایل مکنده
تزریق داخل غاری
بازسازی عروق
پروتز
به این ترتیب در صورتی که مورد داشته باشد باید بدوا از داروهای خوراکی، مشاورههای روانی و وسایل مکنده استفاده کرد. در مراحل بعد تزریق داخل غاری، بازسازی عروق و بالاخره پروتز آلت مطرح میشوند.
کمبودهای جراحی
اعمال جراحی در درمان ناتوانی محدودیتهایی دارند که بیمار باید نسبت به آنها کاملا آگاه باشد. در این خصوص صداقت و صراحت پزشک میتواند از سوءتفاهمات بعدی جلوگیری کند.
محدودیت زمانی در کاربرد تزریقات
اگر بیمار روی برنامه «تزریق به خود» قرار گرفت، باید بداند که این شیوه درمانی حداکثر تا چهار سال کاراست. استفاده از تزریقات ورای این مدت با عوارض مهمی از جمله «سفتی نسج درون آلت» همراه خواهد بود. طی مدت مزبور باید وضعیت بیمار را دقیقا پیگیری کرد و در صورت بروز عوارض قابل انتظار با آنها برخورد مناسب را داشت.
کاربرد ترکیبی و همزمان درمانهای مختلف
گاهی برای ارتقای کارایی یک شیوه درمانی، همزمان از روش دیگری نیز میتوان استفاده کرد. مثلا کاربرد همزمان وسایل مکنده با تزریقات داخل غاری یا پروتز میتواند نتیجه درمان را بهتر و مطلوبتر کند.
بعضا بعد از انجام یک عمل جراحی خاص مثل «بستن وریدهای آلت»، میتوان به کمک تزریقات داخل غاری توان بیمار را اعاده کرد. این همیاری درمانی در مواردی که نتایج عمل صددرصد مثبت نباشد، نقصانهای موجود را برطرف میسازد.
هزینه لازم
بیمار باید استطاعت مالی لازم برای تن دادن به هر روش درمانی خاص را داشته باشد. با عنایت به شرایط فعلی بیمه در ایران و وجود تعرفههایی که شامل روشهای نوین نمیشوند، انتخاب روشی که کمخرجتر و مناسبتر باشد معقولتر به نظر میرسد.
در سال 1990 مجلهای در ایالات متحده اورلژیستها را مورد خطاب قرار داد و نظر آنان را راجع به «انتخاب یک روش درمانی ویژه در صورتی که ناتوان شوند» جویا شد. جوابهای واصله گویای تمایلی در «جامعه آمریکا» است که بعضا به هیچوجه با انتظارات و ویژگیهای «مریض ایرانی» همگنی ندارد. اما با عنایت به نکاتی که در آن نهفته است، به آن اشاره میشود.
43 درصد وسایل مکنده
31 درصد تزریق داخل غاری
7 درصد پروتز
15 درصد هیچدرمان
4 درصد بیجواب
بعد از عرضه داروهای خوراکی جدید در درمان ناتوانی وضعیت این اعداد در مطالعات جدیدتر کاملا دگرگون شدهاند. در مطالعات جدید بیشترین تمایل به مصرف داروهای خوراکی وجود داشته و استفاده از وسایل مکنده به ته فهرست انتقال یافته و در این خصوص تنها به اتخاذ «هیچ درمان» ارجحیت دارد.
در پایان به بیمار توصیه میشود که قبل از مشورت با اورلژیست آگاه در زمینه ناتوانی، درمان خاصی را برای خود انتخاب نکند. همانطور که قبلا ذکر شد، این مهم باید در جلسات کاملا «باز و متفاهم» اورلژیست و بیمار و با در نظرگیری تمام نکات و ظرایف، انجام گیرد.
انزال زودرس
بیاغراق یکی از معضلاتی که یک درمانگر درگیر در درمانهای جنسی با آن روبهرو است، انزال زودرس است. آنچه از تجربه بالینی شخصی خود من ناشی میشود، نشان از شیوع بسیار فراوان این بیماری در میان مردان ایرانی دارد. در این خصوص مطالعهای را آغاز کردهام که در صورت به ثمر نشستن از واقعیتهای بسیاری نشان خواهد داشت.
درمان انزال زودرس بسیار سخت و دشوار است زیرا به اعتقاد من، تنها مورد ناتوانی است که نتایج درمانی آن در گرو متغیرهای متعددی بهخصوص در سوی بیمار قرار میگیرد. شخصا زمانی که با بیماری ناتوان با مشکلی مواجهام از آنجا که تنها عامل تعیینکننده را خود دانش و تجربه بالینیام مییابم بسیار راحتتر عمل میکنم. این عاملیت در درمان ناتوانی جنسی از سوی درمانگر به بیمار انتقال یافته و در نتیجه تابع متغیرهای فراوانی میشود.
آنچنان که «ماسترز و جانسن» تعریف میکنند، انزال زودرس عبارت است از «عدم توانایی مرد در به تاخیر انداختن انزال جهت تامین نقطه اوج جنسی در بیش از 50 درصد مقاربتها». تعاریف نهچندان دقیق دیگری نیز وجود دارند؛ مثلا بعضی از محققان بروز انزال را دو تا پنج دقیقه بعد از دخول به عنوان انزال زودرس تعریف میکنند. محققانی هستند که برای تعریف انزال زودرس زمان لازم را 30 ثانیه دانسته و گروهی نیز وقوع انزال در قبل از 60 ثانیه را برای تعریف مناسبتر میدانند.
شخصا در تجارب بالینی بیماری را میشناسم که قریب 15 دقیقه قادر به نزدیکی است ولی با عنایت به زمان لازم برای تامین اوج جنسی همسر وی که بیش از 15 دقیقه است وی را در برنامه درمانهای انزال زودرس قرار دادهام. یا از سوی دیگر بیماری وجود دارد که تنها قریب سه دقیقه زمان مقاربت دارد. گواینکه با عنایت به سهلالوصول بودن اوج جنسی همسرش هرگز از کوتاهی زمان انزال شاکی نیست. آنچه بیان شد نشاندهنده این واقعیت غیرقابل انکار است که در مورد انزال زودرس معمولا زمان متغیر و عامل تعیینکنندهای نیست. در واقع آنچه یک مرد را در مقوله «انزال زودرس» قرار میدهد عدم توان وی در به تاخیر انداختن انزال به منظور تامین اوج جنسی در همسرش است. بدیهی است که در این تعریف جامع دو انتها وجود دارد که آنها را بیشک میتوان غیرطبیعی و نیازمند درمان دانست.
در تعالی جنسی هر مردی زمانی وجود دارد که وی تمایلی غریب را نسبت به جنس مخالف تجربه میکند، پاسخ اکثریت غالب مردان به ظهور این تمایل اتفاقا دوری جستن ابتدایی از جنس مخالف است (اگر خوب دقیق شوید این تجربه حسی را همگی در دوران بلوغ از خویش سراغ دارید) در دوری و انزوایی که حادث میشود یک نوجوان به دلایلی که هم «ژنی»اند و هم هورمونی دایما در رویاهای شبانه یا حتی بیداری فرو میرود. بیش از 99 درصد مردان طبیعی و کاملا سالم در این دوره از تعالی جنسی به «خودتحریکی» دست زده یا لااقل در رویاهای خود بدویترین تجارب اغوای جنسی را تجربه میکنند. متاسفانه در بسیاری از موارد به دلایلی که هم فرهنگی- اقتصادی و هم اخلاقی- تربیتیاند، تاخیر شاخصی از آغازین روزهای بروز آن تمایل که گفتم تا محقق شدن اولین تجارت واقعی جنسی بروز پیدا میکند.
در فضای آویزان، پردغدغه و آشفته ناشی از این تاخیر و بهخصوص در اثر خودتحریکیهای متعدد خارج از اندازههای فیزیولژیک تجربه جنسی برای فرد بسیار «انتزاعی و نظری» میگردد که بعضا با واقعیت تمایز فراوانی دارد.
آنچه عوام از مخرب بودن «خودتحریکی» میشناسند؛ در واقع در بروز این تاخیر نمایان میشود. یعنی زمانی که یک نوجوان از واقعیت ملموس تجربه جنسی، موضوعی کاملا ذهنی، پر از ایهام و بعضا آرمانگرایانه را منقوش کرده لاجرم آن را طبیعی مییابد.اینچنین مردی در اولین مجال برای تجربه جنسی (که بهطور عمده در درون زندگی مزدوج حادث میشود)؛ در اکثر مواردواقعیت یک برخورد جنسی را بسیار محرکتر و دور از انتظارتر از آنچه پیشبینی میکرده است، یافته و در نتیجه در آستانهای پایینتر اغوا شده و به اوج رضایت جسمی- جنسی میرسد و این درست لحظه تکوین و هویتیابی مشکلی به نام «انزال زودرس» است که بیشک یکی از معضلآفرینترین اختلالات جنسی در درون یک زندگی مشترک به حساب میآید. متاسفانه در نگاه «مردسالارانه» به موضوع رفتار جنسی یعنی همان نگاهی که در تجربه یک رفتار جنسی هیچ حقی را برای طرف سوی تانیثی قائل نیست، این مشکل در بدو امر سبب مراجعه بیمار به پزشک نشده و در تکرار و دوران معیوب خود به معضلی مزمن و کهنه بدل میشود. سیر ازمانی این بیماری تابع قوانین شرطیسازی «پاولف» است به عبارت دیگر در جریان چنین سیر درمانی مخربی، مرد «آستانه تحریکی پایین» را برای خود شرطی میسازد.
در انزال زودرس آستانه تحریک جنسی مرد به شدت پایین میافتد و در نتیجه به راحتی به نقطه اوج جنسی میرسد. در بسیاری از موارد خودتحریکیهای ابتدایی در زندگی نوجوانی مرد علت بروز بیماری است. یعنی بیمار در اثر خودتحریکیهای تکراری به دلیل دستیابی سریع و رویایی به ارگاسم، آستانه پایینی پیدا میکند که نتیجه آن «انزال زودرس» است.
به اعتقاد اصولیتر ماسترز و جانسن، برای تعریف انزال قبل از آنکه به طول مدت مقاربت توجه شود، باید آن را از دیدگاه اجتماعی- فرهنگی نگریسته و بهخصوص در حاشیه انتظارات و مختصات خلقی یک زندگی مشترک و در ارتباط دو جانبه زن و شوهر مورد بررسی قرار داد.
شرایط زمانی، مکانی و حالات روحی زوجین به قدری موثر است که کسب رضایت ناشی از یک برخورد جنسی قبل از اینکه به زمان آن بستگی داشته باشد از این عوامل تاثیر میپذیرد.
اصولا برای پذیرش انزال زودرس به عنوان نوعی از ناتوانی شرایط اجتماعی و فرهنگی ویژهای موثر واقع میشوند. در جوامعی که هویت «تذکیر» غالب بوده و مردسالاری محض حاکم است، رضایت روحی همسر بیمار چندان در نظر نیامده و به آن توجه زیادی نمیشود. زمانی که ارتباط زناشویی در جایگاه متعالی و انسانیاش دوجانبه تعریف شده و به آن بها داده شود، وقوع زودرس انزال را به عنوان یک مشکل جنسی میتوان مطرح کرد.
ادامه مطلب را در شماره بعد بخوانید