Quantcast
Channel: صفحه ۱۴ - روزنامه جهان صنعت
Viewing all articles
Browse latest Browse all 1710

14

$
0
0

الویری، شهردار منتخب شورای شهر اول: می‌خواستند عضو شانزدهم شورا باشم

جامعه- الویری هرچند امروز آرام و بیصدا در مجمع تشخیص مصلحت نظام مشغول به کار خود است و روزهای آرامی را سپری می‌کند اما در متلاطم‌ترین دوران عمر شهرداری پایتخت شهردار شد. زمانی که به گفته خودش شهردار تهران و حتی شهرداران مناطق پله‌های دادگاه‌ها را بالا و پایین می‌کردند‌ و بسیاری پروژه‌ها از جمله پروژه نواب و برج میلاد به واسطه همین مسایل متوقف شده بودند و شهرداری پایتخت با تناقض‌ها و اغتشاشات مالی مواجه بود. شورای اول نخستین تجربه‌اش را سپری می‌کرد و آن‌طور که او مدعی شده است مشارکتی‌ها و کارگزار‌انی‌‌‌ها می‌خواستند که او طبق میل آنها رفتار کند اما او نمی‌خواست عضو شانزدهم شورای 15 نفره شورای دوره اصلاحات باشد و بر استقلال شهرداری از شورا اصرار داشت‌؛ اعتقادی که او را واداشت پس از دو سال از شهرداری بیرون بزند. او درباره آن روزها به خبرگزاری ایسنا گفته است: دو اتفاق در زمان ورود من به شهرداری روی ‌داد که فضای کار را کاملا تحت تاثیر خود قرارداده بود و دوره من را با دوره شهرداران قبلی و بعدی متمایز می‌کرد؛ یکی از این اتفاقات تشکیل شورای شهر برای اولین‌بار پس از انقلاب اسلامی بود که اولین آزمایش وتجربه تا آن زمان بود و دوم اینکه من شهرداری را از شهردار آن زمان تحویل نگرفتم چراکه شهردار تهران در آن زمان در زندان اوین بود.
بهار سال 78بدترین روزهای شهرداری تهران بود. مدیران ارشد شهرداری به زندان افتاده بودند یا همه روزه باید از پلکان دادگاه‌ها پایین و بالا می‌رفتند.  دستگیری آقای کرباسچی نیز تیر خلاصی بود بر مدیریت کلانشهر تهران. درآمدهای شهرداری به شدت پایین آمده بود. بی‌انضباطی و بی‌نظمی به دلیل دستگیری تعدادی از شهرداران مناطق و مدیران ستادی شهرداری بیداد می‌کرد. پروژه‌های بزرگ شهر به دلیل عدم پرداخت مطالبات پیمانکاران متوقف شده بود. همه روزه شهرداری تهران باید پاسخگوی مردمان خشمگینی می‌بود که زمین و خانه آنان جهت اجرای پروژه به تصرف شهرداری درآمده اما مطالبات آنان پرداخت نشده بود. در چنین شرایطی اولین شورای شهر تهران که تازه تشکیل شده بود می‌خواست شهردار منتخب خود را برگزیند.
رایزنی‌ها به صورت گسترده و وسیع توسط اعضای شورای شهر جهت انتخاب مناسب‌ترین گزینه در جریان بود و مطبوعات نیز در قالب مصاحبه با مدیران سیاسی و اقتصادی کشور به رایزنی مشغول بودند. من هم در معرض این مصاحبه‌ها قرار گرفتم و در پاسخ گفتم بدون تردید هر کس در این شرایط شهردار تهران شود باید او را بدشانس‌ترین مدیر جمهوری اسلامی نامید‌ و بعد توضیح دادم که تحویل گرفتن مسوولیت کلانشهری که همه چیزش به هم ریخته، بلاصاحب است و مدیرانش یا زندانند یا راهی دادگاه‌ها، کار بسیار پرمخاطره‌ای است. اوضاع بحرانی شهرداری تهران موجب شد شورای شهر اول برای تعیین شهردار با مشکل مواجه شود. به این ترتیب که چهره‌های مورد قبول شورای شهر، این مسوولیت را نمی‌پذیرفتند و از آن سوی‌ برخی از اعضای شورای شهر که حاضر بودند زیر بار این مسوولیت بروند مورد تایید و وفاق سایر اعضا‌ نبودند. فرصت تعیین شهردار رو به اتمام بود اما دست شوراییان خالی. می‌دیدم که پروژه‌ شورای شهر در اولین تجربه خود یعنی گزینش شهرداری برای پایتخت جمهوری اسلامی ایران دارد شکست می‌خورد. احساس کردم گریزی جز پذیرش ندارم.
وی در پاسخ به این سوال که مگر شورای شهر در جریان این فضا و اشکالات موجود نبود و مشکلات شما را درک نمی‌کرد، می‌گوید:‌ خود شورای شهر هم این فضا را می‌دید اما دچار مشکلاتی بود. اول اینکه بسیاری از افراد آن اولین تجربه در امور شهری و شهرداری را داشتند و باید به آنها هم حق داد که در اولین تجربه مجبور به یکسری از سعی و خطاها باشند. دوم اینکه جنبه سیاسی بر جنبه تخصصی غلبه داشت و دو گرایش سیاسی موجود در شورای شهر (مشارکت و کارگزاران) تمایل داشتند شهردار طبق سلیقه آنان عمل کند. در حالی که من با وجود عقبه سیاسی تصمیم گرفته بودم صرفا بر مبنای مصلحت‌اندیشی تخصصی شهر را اداره کنم‌.
وی درباره میزان دخالت شورا در کار شهرداری معتقد است: غیر از این مورد اساسی که باور داشتم شورا نباید در امور اجرایی وارد شود در باقی موارد با شورا هماهنگی داشتم. در یکی از جلساتی که برای پذیرش سمت شهرداری دعوت شده بودم، یکی از اعضای شورای شهر به من گفت که ما 15 نفر هستیم و با شما می‌خواهیم 16 نفر شویم و شهر را اداره کنیم. من در همان زمان گفتم که اگر من را با این نگرش دعوت کرده‌اید حتما اشتباه می‌کنید و بهتر است به دنبال فرد دیگری باشید چرا‌که من معتقدم شهر را 16 نفر اداره نمی‌کنند بلکه شهر را یک نفر اداره می‌کند و آن شهردار است و جایگاه شورا نیز در قانون کاملا مشخص است و باید روی کار شهرداری و اموری مانند بودجه و پروژه‌هایش نظارت داشته باشد. این مساله اختلاف نظر زیادی را بین من و شورا به وجود آورد.
الویری در پاسخ به اینکه علت استعفای وی از سمت شهردار همین اختلاف‌نظر با شورا بوده است، اظهار داشت: من با 15 رای یعنی اتفاق آرای اعضای شورای شهر شهردار شدم. پس از حدود دو سال به وسیله تعدادی از اعضای شورا استیضاح شدم اما استیضاح فقط پنج رای آورد و من به کار خودم ادامه دادم. من به وسیله شورا برکنار نشدم بلکه در ادامه خودم کناره‌گیری کردم چرا‌که دیدم برخی از اعضای شورای شهر در زمان حضور من در شهرداری با آقای ملک‌مدنی در حال مذاکره هستند و یکی از دوستان یادداشتی را به من داد که در آن مشخص بود هشت نفر از اعضای 15 نفره شورا اعلام موافقت برای همکاری با وی کرده‌اند و وقتی دیدم اکثریت اعضا بر این باور هستند که می‌توانند با فرد دیگری کار کنند اصراری بر ماندن نداشتم. البته می‌توانستم استعفا ندهم و به کار خودم ادامه دهم اما این کار را به مصلحت شورا و شهرداری نمی‌دانستم چرا‌که همین تنش‌ها و درگیری‌ها به کار من هم لطمه وارد می‌کرد.
همانطور که می‌دانید شورای شهر اول با شهردار بعدی یعنی آقای ملک‌مدنی هم بیش از چند ماه نتوانست کار کند و نهایتا کار به آنجا رسید که وزارت کشور دوران اصلاحات شورای شهر اول را منحل کرد.
اما در مورد اینکه آیا با ترکیب شورای دوم یا سوم می‌توانستم بهتر کار کنم یا نه باید بگویم که هم شوراهای بعدی تجربه تلخ شورای اول را دیدند و آن‌را اصلاح کردند و هم شهردار در رابطه با فعالیت خود با شورا و زیرمجموعه‌هایش باتجربه‌تر شده بود. بنابراین گذر زمان موجب رفع شبهات قانونی و آگاه کردن هر یک از طرفین به وظایف خودشان شده است.
وی درباره اینکه گفته می‌شود در دوران قبل و دوران شما حسابرسی و تفریغ بودجه وجود نداشته است، اظهار داشت: وارد دوران قبل از خود نمی‌شوم‌. اما به دلیل دستگیری شهردار، معاون مالی و اداری و تعدادی از مدیران ارشد شهرداری‌، آشفتگی مالی مهم‌ترین ویژگی شهرداری در زمانی بود که من این مسوولیت را پذیرفتم. فراموش نمی‌کنم قبل از مراسم معارفه، آقای حقانی(معاون خدمات شهری) به من گفت که طبق اطلاعات موجود شهرداری یکصد میلیارد تومان بدهی دارد. من هم در مراسم معارفه اعلام کردم شهرداری تهران را با یکصد میلیارد تومان بدهی تحویل گرفتم. چند روز بعد آقای قبه، معاون مالی اداری زمان آقای کرباسچی که پس از تحمل زندان و سختی به تازگی آزاد شده بود به دفتر من آمد و از ذکر بدهی یکصد میلیارد تومانی گله کرد و گفت که این رقم بدهی از ناحیه کسانی ساخته و پرداخته شده که می‌خواهند مدیریت سابق را زیر سوال ببرند والا حجم بدهی ما به این میزان نیست. من به معاون مالی و اداری جدید (آقای تفضلی) دستور دادم که بدهی‌ها را احصا کند. پس از دو ماه من مجبور شدم در مصاحبه‌ مطبوعاتی عدد 100 میلیارد تومان بدهی را اصلاح کنم و بگویم طبق آخرین بررسی‌های انجام شده شهرداری تهران 430 میلیارد تومان بدهی دارد. پس از چندی معلوم شد که حتی عدد 430 میلیارد نیز غیرواقعی است‌ زیرا بسیاری از مطالبات مردم که املاکشان را شهرداری برای توسعه معابر گرفته لحاظ نشده بود.
وی افزود: به هرحال این واقعیت تلخ وجود داشت که سیستم مالی شهرداری غیرشفاف بود و بسیاری از شهرداری‌های مناطق درآمدهای خود را به خزانه شهرداری نمی‌ریختند و از آن سو‌ بدهی‌ها نیز به درستی منعکس نمی‌شد.
شهردار سابق اضافه کرد: در سال‌های 78 تا 80 تمامی اموال و دارایی‌های شهرداری احصا‌ و مجموعه ذی‌قیمتی در این زمینه برای اولین بار تهیه شد و لوح فشرده آن در اختیار شورای شهر قرار گرفت. علاوه بر آن حسابرسی داخلی نیز در شهرداری رایج شد که همه اینها در قالب شعار «سازمان شیشه‌ای» انجام گرفت.‌ برنامه‌ریزی و اجرای طرح جدید ممیزی از مرحله یک تا چهار در جهت به روزرسانی مطالبات قانونی شهری و مطالعات و بررسی اصلاح ساختار مبنای تشخیص درآمد و سیستم مالی شهرداری تهران از نقدی به تعهدی را بایستی از اقدامات زیربنایی این دوره ذکر کرد.
الویری درباره نگاه تردیدآمیز اعضای شورا به شهرداری دوران وی گفت: در زمان خود آقای کرباسچی این ظن و بدگمانی بین ناظر که وزارت کشور بود و شهرداری وجود نداشت و وزارت کشور دخالتی در کار شهرداری نداشت و تنها مورد تنش آنها مربوط به ساخت‌وسازها بود که در همان زمان آقای آخوندی، وزیر مسکن وقت علیه شهرداری صحبت و اعلام کرد که شهردار مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری را اجرا نمی‌کند‌ اما در زمان من تقریبا از روزهای اول این تنش وجود داشت و شورای شهر با این نگاه با ما برخورد می‌کرد که ممکن است تخلفات مطرح شده از دوره قبل واقعی باشد و ادامه پیدا کند.
از اقدامات الویری قانونمند کردن تراکم‌فروشی بوده است، وی در این باره گفت:  تراکم‌فروشی که تا آن زمان ضابطه مشخصی نداشت ضابطه‌مند کردیم و براساس عرض گذر و مساحت ملک جدول‌هایی تهیه شد که تا سال‌ها بعد از آنها استفاده شد. البته این اقدام ما درآمدهای شهرداری را محدود کرد ولی شهر را از بی‌ضابطگی نجات دادیم.
وی درباره دومین اقدام مهم که او مدعی است در دوره وی آغاز شد، می‌گوید: درعین حال کارگروهی قوی انتخاب شد و به سراغ درآمدهای جایگزین و پایدار برای شهر رفتیم که ما را از فروش تراکم باز دارد و بنا برهمین درآمدها، درآمدهای شهر ازمحل فروش تراکم کم ولی کل درآمد شهرداری سه برابر افزایش پیدا کرد. محل‌هایی نظیر افزایش عوارض نوسازی، تعیین عوارض برای برخی مشاغل، عوارض برای حمل زباله و برخی موارد دیگر از جمله درآمدهای پایدار شهرداری بودند‌ چرا‌که معتقدم همان طور که اقتصاد نباید بر پایه اقتصاد نفتی بنا شود شهرداری هم نباید تک پایه و براساس فروش تراکم پیش برود و ما توانستیم تا حدی این روند را اصلاح کنیم.
وی درباره اینکه کدام‌یک از شهرداران بعد از وی عملکرد مناسب‌تری داشته است، اظهار داشت: به دلیل اینکه پس از مسوولیتم درشهرداری‌ در ایران نبودم امکان مقایسه از این دوره‌ها را ندارم و نمی‌توان صاحبنظر باشم اما بر اساس اطلاعات اجمالی به نظر می‌رسد در دوران مسوولیت آقای احمدی‌نژاد دستورهای غیرقانونی و پرداخت‌های بدون ضابطه که نمونه‌هایی از آن هنوز درهزینه‌های فاقد مجوز قانونی سال‌های 82 تا 84 مشخص نشده، وجود دارد‌ البته با توجه به اینکه دوره فعالیت وی دو سال بوده و در این فرصت بسیاری از اقدامات ابتر می‌ماند نمی‌توان آن‌را با دوره هشت ساله آقای قالیباف مقایسه کرد.

 

زنان میانسال در دام طلاساز قلابی
«جهان صنعت»- پسر جوان که با معرفی خود به عنوان طلاساز اعتماد زنان میانسال را جلب می‌کرد، طلاهایشان را به سرقت می‌برد. متهم جوان سه روز بعد از دومین شکایتش به دام پلیس افتاد.
اوایل تیر‌ماه سال‌جاری زن میانسالی به کلانتری رفت و از سرقت طلاهایش توسط پسر جوانی شکایت کرد.
زن میانسال به ماموران گفت:‌ چند روز قبل می‌خواستم برای انجام کاری به میدان شهرک غرب بروم و چون عجله داشتم سوار ماشین پژو پارسی شدم. راننده پسر جوانی بود و مرا به مقصد رساند. در راه سر صحبت را با من باز کرد و من هم غافل از دامی که قرار است در آن بیفتم از زندگی‌ام و مشکلات آن گفتم. پسر جوان گفت می‌تواند با گرفتن وامی مشکلم را حل کند و به همین بهانه شماره تماس مرا گرفت. ‌
زن میانسال ادامه داد:‌ فردای آن روز راننده پژو پارس با من تماس گرفت و به بهانه وام با من در یک رستوران قرار گذاشت. در آنجا با وعده‌هایی که به من داد اطمینانم را بیشتر جلب کرد و من او را به خانه‌ام دعوت کردم‌. پسر جوان با من وارد خانه‌ام شد و چون قبلا در صحبت‌هایم از محل اخفای طلاهایم با او صحبت کرده بودم‌ به بهانه‌ای خودش را به محل نگهداری طلاهایم رساند و آنها را سرقت کرد. آن روز متوجه نشدم اما چند روز بعد که به سراغ طلاهایم رفتم از سرقت آنها متوجه شدم. ‌
به گزارش اداره آگاهی با اعلام شکایت زن میانسال پرونده‌ای در پایگاه دوم پلیس آگاهی تشکیل شد و تحقیقات کارآگاهان برای یافتن سارق طلاها آغاز شد.
در ادامه تحقیقات کارآگاهان به سراغ محل‌هایی رفتند که سارق جوان با مالباخته رفته بود و در یکی از این محل‌ها توانستند ردی از پسر جوان را بدست بیاورند و سارق جوان به نام کورش‌. ‌ر (‌30 ساله‌) را دستگیر کردند. چندی پیش زن جوانی طی تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 از سرقت طلاهایش خبر داده و با طرح شکایت این زن جوان پرونده‌ای در این خصوص در پایگاه چهارم پلیس آگاهی پایتخت تشکیل شده بود.
این زن که از ناحیه پا فلج بود به کارآگاهان پایگاه چهارم گفته بود‌:‌ برای انجام و پیگیری کارهای اداری‌ام نیاز به یک موتورسوار داشتم که در این رابطه با پسری به نام کورش آشنا شدم. کورش زمانی که وضعیت مرا دید گفت می‌تواند کارهای اداری و بانکی مرا انجام دهد. صحبت‌هایش طوری بود که من به او اعتماد کردم. کورش خودش را طلاساز معرفی کرد و من که مقداری طلای تعمیراتی داشتم آنها را به او دادم تا با هم آنها را به یکی از طلافروشی‌هایی که می‌گفت از دوستانش است ببریم. کورش وارد مغازه طلافروشی شد و بعد از مدتی برگشت و گفت طلاها را نمی شود اینجا تعمیر کرد و باید آنها را به بازار ببرم. با این بهانه ساعت مچی‌ام را که مارک بود از من گرفت. او گوشی تلفن‌همراهم را نیز از من گرفت تا با آن تماس بگیرد اما هرگز برنگردانند. من که فکر می‌کردم کورش آدم معقولی است طلاها را به او دادم اما دیگر خبری از او نشد. او حدود سه میلیون طلا، گوشی تلفن‌همراه و ساعت مچی‌ام را سرقت کرده است. ‌
کارآگاهان پایگاه چهارم پلیس آگاهی به سراغ طلافروشی رفته که کورش برای تعمیر طلا به آنجا رفته بود و مشخص شد که طلافروش کورش را نمی‌شناخته. از سویی تصویر پسر جوان از دوربین مداربسته طلافروشی به دست آمد. در ادامه تحقیقات کارآگاهان پایگاه چهارم با شناسایی مخفیگاه کورش قصد دستگیری او را داشتند که متوجه شدند این متهم توسط کارآگاهان پایگاه دوم پلیس آگاهی پایخت دستگیر شده است.
در بررسی سوابق متهم جوان مشخص شد کور‌ش حدود 10 سال قبل در درگیری با پدرش او را به قتل رسانده اما با رضایت خانواده و پس از تحمل حبس از زندان آزاد شده است. پسر جوان در بازجویی‌ها در رابطه انگیزه خود از سرقت‌هایش گفت:‌ از نظر مالی هیچ مشکلی ندارم و نه تنها بی‌سواد نیستم بلکه فوق دیپلم دارم. اگر اینجا هستم به خاطر نداری و فقر و مشکلات مالی نیست‌ به خاطر این است که دل مادرم را شکسته‌ام. او به من گفت ادامه تحصیل بده، ازدواج کن‌ اما من توجهی نکردم و بی‌اعتنا به صحبت‌هایش به کار خودم ادامه دادم. برای همین اینجا هستم چون به مادرم توجهی نکردم. ‌
وی ادامه داد:‌ نمی‌خواستم دست به سرقت بزنم، زمانی که  چشمم به طلاهای زن جوان افتاد وسوسه شدم و تصمیم گرفتم تا طلاهای او را سرقت کنم‌ به همین دلیل به او گفتم که من در بازار آشنا دارم و او بدون هیچ هزینه‌ای طلاها را برایت تعمیر می‌کند. زن جوان که به من اعتماد کرده بود طلاهایش را به من داد. من هم طلاها را به بازار بردم تا آنها را بفروشم اما از شانس بدم چون طلاها فاکتور نداشت کسی آنها را نخرید. من هم به ناچار سوار مترو شدم تا به خانه بروم اما طلاها را از من زدند. شاید هم طلاها را گم کردم و من حاضرم آن مقداری را که دزدیده‌ام‌، برگردانم. ‌
پسر جوان ادامه داد:‌ من قبول دارم که طلاهای زن جوان را سرقت کرده‌ام اما مبلغ طلاها با ساعت مچی او حدود هفت میلیون تومان بود. اما سرقت دوم را قبول ندارم. من با شاکی دوم ارتباط برقرار کردم اما فرصت سرقت به من دست نداد. ‌
سرهنگ کارآگاه جان پرور‌، رییس پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران بزرگ‌‌ با اعلام این خبر گفت‌: باتوجه به اینکه هر دو شیوه سرقت مشابه هستند، احتمال دارد که متهم پرونده سرقت‌های مشابه دیگری را مرتکب شده باشدبنابراین  از کسانی که به این شیوه و شگرد مورد کلاهبرداری قرار گرفته‌اند دعوت می‌شود تا برای شناسایی متهم و طرح شکایت خود به پایگاه چهارم پلیس آگاهی واقع در سیدخندان- خیابان ابوذرغفاری مراجعه کنند.

 

انتقاد از واریز یارانه دارو به حساب خانوارها شرایط هموفیلی‌ها دشوار است
عضو مجمع عمومی کانون هموفیلی ایران‌ از اجرای طرح بدون کارشناسی واریز یارانه دارو به حساب بیماران هموفیلی انتقاد کرد و گفت که واریز یارانه دارو به حساب سرپرست خانوار و سپردن مدیریت دارو به حوزه‌ای است که اساسا صلاحیت اداره آن را ندارد.
احمد قویدل در گفت‌وگو با مهر اظهار داشت: من نمی‌دانم دلیل این اصرار عجیب برای اجرای طرحی که اساسا در رابطه با عوارض آن بررسی کارشناسی نشده و حتی کارشناس مسوول حوزه هموفیلی وزارت بهداشت از انجام آن اظهار بی‌اطلاعی می‌کند، چیست. وی گفت: جالب اینکه سازمان بازرسی کل کشور در برابر این همه فشار بر بیماران و به خطر افتادن جان آنها سکوت اختیار کرده است.
وی گفت: در حالی که بالغ بر 38 هزار شیشه فاکتور هشت در گمرکات کشور است بیماران و خانواده‌های آنان در شرایط بسیار دشواری به سر می‌برند. وزیر بهداشت باید این حسن ظن را نسبت به دولت آینده داشته باشد که در صورتی که طرح قابل دفاعی دارند اجازه دهند وزیر جدید بهداشت آن را پیگیری کند.
مدیر‌عامل سابق کانون هموفیلی ایران در ادامه افزود: واریز یارانه دارو به حساب سرپرست خانوار شانه خالی کردن وزارت بهداشت از وظایف مصرح در قانون اساسی و سپردن مدیریت دارو به حوزه‌ای است که اساسا صلاحیت اداره آن را ندارد.

تداوم دود و آتش در جنگل‌های ایران و کوتاهی مسوولان
طی چند هفته گذشته تقریبا تمام جنگل‌های کشور با آتش دست به گریبان بوده‌اند. بیست و هشتمین روز از تابستان جاری را در حالی سپری می‌کنیم که صدها هکتار از مناطق جنگلی کشور از پارک لتیان تهران، پناهگاه حیات وحش میانکاله، جنگل‌های نورآباد ممسنی، جنگل‌های پاریز کرمان‌، اراضی شهنشاه خرم‌آباد، جنگل‌های گلستان، سنندج، دالاهو، پاسارگاد، جنگل ابر، ارسباران و بی‌سابقه ترین مورد در سال‌های اخیر یعنی هزاران هکتار از جنگل‌های منطقه استهبان در استان فارس در آتش و دود جان می‌دهند و مسوولان استانی همچنان دم از نبود امکانات اطفای حریق می‌زنند. به گزارش مهر، صدها هکتار از بهترین جنگل‌های البرز و زاگرس و حتی مناطق حفاظت شده‌ای مانند پناهگاه حیات وحش میانکاله طعمه حریق می‌شوند و باز هم در شرایط بحران مسوولان جز به گردن هم انداختن تقصیرات و شناسایی عوامل آتش‌سوزی کاری از دستشان بر‌نمی‌آید‌. اما این موضوع مشکل امروز و فردا نیست‌ بنا بر آمار فائو (سازمان جهانی خواربار و کشاورزی سازمان ملل)، ایران سالانه 06/0 درصد از جنگل‌های خود را بر اثر آتش‌سوزی از دست می‌دهد که این میزان معادل شش هزار و 500  هکتار از جنگل‌هاست.

اجباری شدن مشاوره ژنتیک در جامعه ضروری است
به مناسبت فرا رسیدن هفته بهزیستی (25 لغایت 31 تیرماه) نشست خبری دکتر کوچکی‌نژاد، مدیر‌کل بهزیستی استان گیلان با اصحاب رسانه برگزار شد. وی با اعلام اینکه سه هزار و 248 زن سرپرست خانوار در گیلان تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی قرار گرفتند، گفت: از این تعداد  یک هزار و 145 زن شهری  سرپرست خانوار و دو هزار و 103 نفر از زنان روستایی تحت پوشش بیمه اجتماعی قرار گرفتند. بیمه اجتماعی زنان شهری سرپرست خانوار از سال گذشته و زنان روستایی از سه سال قبل در استان گیلان عملیاتی شده است.

طرح احیای میدان امام علی(ع) کارشناسی است
فعال کردن طرح احیای میدان امام علی(ع) مانند شروع یک عمل جراحی قلب باز است که باید ضمن مراقبت‌های ویژه برنامه‌ها و اقدامات آینده طرح و تاثیرگذاری این پروژه در میدان بررسی شود.
مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان در این باره می‌گوید: طرح احیای میدان امام علی(ع) در سه فاز تعریف گردید که فاز اول آن شامل احداث زیرگذرها در سال ۸۹ به بهره‌برداری رسید و اکنون نیز مراحل نهایی فاز دوم در دست اجراست.
حسین جعفری با اشاره به اینکه برخی از پروژه‌های فاز سوم این طرح نیز آغاز شده است، تصریح می‌کند: فاز سوم در محدوده ۳۲ هکتاری میدان شامل ابنیه تاریخی، کاروانسرا و حمام‌های تاریخی زیادی است که باید به دقت مرمت و احیا شود. جعفری با بیان اینکه شهرداری با تمام توان به این طرح ورود پیدا کرد، اظهار می‌کند: این طرح تمام عیار تاریخی بوده که از سوی شهرداری در حال مرمت و احیا و نوسازی است که امیدواریم در آینده نزدیک این پروژه در اختیار شهروندان قرار بگیرد.



Viewing all articles
Browse latest Browse all 1710

Trending Articles