آتشسوزی عمدی جان 4 نفر را گرفت: دستگیری عامل جنایت سعادتآباد
در ساعت 11 شب 26 بهمنماه از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 وقوع یک فقره آتشسوزی در منطقه سعادتآباد- میدان کاج به کلانتری 134 شهرک قدس (غرب) اعلام شد.
با توجه به فوت سه نفر از ساکنین ساختمان و اعلام نظریه کارشناسی آتشنشانی مبنی بر عمدی بودن آتشسوزی، بلافاصله موضوع از طریق کلانتری 134 شهرک قدس به قاضی کشیک ویژه قتل دادسرای امور جنایی و پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام و به دستور قاضی رسولی، بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی، تحقیقات جهت شناسایی و دستگیری عامل یا عاملین آتشسوزی در دستور کار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفت.
در بررسیهای اولیه از محل آتشسوزی مشخص شد که ساختمان دارای شش طبقه (چهار طبقه بالا و دو طبقه زیرزمین) بوده و آتشسوزی از پارکینگ منفی یک، با آتش زدن خودرو یک دستگاه خودرو سمند و انفجار آن آغاز و به علت سرایت آتش به چهار دستگاه خودرو همجوار و تولید دود غلیظ و انبوه گسترش پیدا کرده است.
برابر اظهارات اهالی ساختمان، با توجه به صدای انفجار خودرو سمند ساکنین مجتمع قصد خروج از طریق راهپلههای ساختمان را داشتهاند که به علت خفگی ناشی از دود غلیظ جمع شده در ساختمان و راهپلهها متاسفانه سه نفر از اهالی ساختمان به نامهای معصومه.ر (59 ساله)، احد. ج (31 ساله) و محمدرضا. ی (33 ساله) فوت کرده و شش نفر دیگر نیز به بیمارستان منتقل میشوند.
دستگیری داماد یکی از اهالی ساختمان
با آغاز تحقیقات میدانی از ساکنین ساختمان مشخص شد که داماد سابق یکی از اهالی ساختمان چندین بار به محل مراجعه و اقدام به تهدید و آتشسوزی نموده است؛ بلافاصله محل سکونت این شخص به نام فرهاد. ش (47 ساله) در منطقه امیرآباد- میدان گلها شناسایی و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی به محل سکونت وی مراجعه کردند.
با حضور کارآگاهان در میدان گلها، فرهاد درحالی که کولهپشتی خود را به دوش گرفته و قصد متواری شدن از محل را داشت، دستگیر و در تحقیقات اولیه منکر هرگونه دخالت در آتشسوزی میشود.
اعتراف فرهاد
با وجود انکار هرگونه دخالت در آتشسوزی از سوی فرهاد و با توجه به دلایل به دست آمده از همان تحقیقات اولیه، فرهاد به ناچار لب به اعتراف گشود و عنوان داشت: آتشسوزی توسط یکی از دوستانم به نام ابوذر صورت گرفته اما خود من هیچ دخالتی در آتشسوزی نداشتم.
فرهاد در ادامه اظهارات خود به کارآگاهان گفت: «دو سال قبل از همسرم جدا شدم و او فرزند پسر شش سالهام را با خودش به خارج از کشور برد؛ من علت اختلاف در خانوادهام و جدایی از همسرم را دخالتهای خانواده او میدانستم و به همین علت بارها به درب منزل آنها مراجعه و خواستار بازگشت پسرم به ایران و ملاقات با او میشدم اما آنها هربار مدعی میشدند که نمیتوانند کاری برای من انجام دهند تا اینکه موضوع را با یکی از دوستانم به نام ابوذر مطرح نموده و او نیز گفت: «من میدانم که چگونه تو را به فرزندت برسانم» و درخصوص نقشه خود که آتش زدن خودرو پدرهمسرم بود، با من صحبت کرد و من هم موافقت کردم. »
فرهاد درخصوص نحوه به آتش کشیدن ساختمان به کارآگاهان گفت: «25بهمن (یک روز قبل از حادثه) به همراه ابوذر به پمپ بنزین رفتیم و یک ظرف دولیتری بنزین خریداری کردیم. بعدازظهر همان روز ابوذر را به درب منزل پدرزنم در سعادتآباد برده و مشخصات خودرو سمند وی را به ابوذر دادم اما به علت عدم حضور آنها در منزل و نبودن خودرو در پارکینگ آن روز نقشه عملی نشد و ابوذر به خانه خواهرش رفت. روز بعد (روز حادثه) با ابوذر تماس گرفته و به او عنوان داشتم که «تو هم مثل دیگران هستی؛ فقط حرف میزنی» و در ادامه چندینبار دیگر با او تماس گرفتم تا اینکه حدودا ساعت 22 ابوذر با من تماس گرفت و گفت: «کار را تمام کردم؛ ماشین پدرزنت را آتش زدم». من نیز با او در میدان کاج قرار گذاشتم و او را سوار کردم و با هم به منزل من در میدان گلها رفتیم تا اینکه یکی از دوستانم با من تماس گرفت و گفت ساختمان محل سکونت پدرزنم آتش گرفته و چند نفر در آنجا کشته شدهاند؛ با شنیدن این خبر ابوذر گفت: «به منزل خواهرم میروم» که از منزل خارج شد و دیگر از او اطلاعی ندارم؛ من هم وسایل شخصی خود را جمعآوری و در یک کولهپشتی قرار دادم و قصد فرار داشتم که در مقابل در خانه دستگیر شدم.»
مرگ نفر چهارم در بیمارستان
همزمان با دستگیری و اعترافات فرهاد درخصوص آتشسوزی و صدور قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس پرونده به اتهام شرکت در آتشسوزی منجر به قتل برای وی، به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ اطلاع داده شد که یکی دیگر از مصدومان آتشسوزی به نام خانم سونا. ب (23 ساله) به علت شدت سوختگی فوت کرده و دختر پنج سالهاش نیز در بیمارستان دیگری به علت سوختگی تحت درمان قرار گرفته و سایر مصدومان حادثه نیز بهبود نسبی پیدا کرده و از بیمارستان ترخیص شدهاند.
دستگیری عامل اصلی آتشسوزی
با شناسایی ابوذر. خ (32 ساله) به عنوان عامل اصلی آتشسوزی، اقدامات پلیسی گستردهای جهت شناسایی مخفیگاه و دستگیری وی آغاز شد و محل تردد وی در محدوده منزل یکی از بستگانش در منطقه نوبنیاد شناسایی و سرانجام در ساعت 15:00 مورخه 21/12/1392 دستگیر و به اداره دهم منتقل شد.
با آغاز تحقیقات و با توجه به دلایل و شواهد مستند و همچنین مواجهه حضوری با فرهاد، ابوذر صراحتا ضمن تایید اظهارات فرهاد به آتش زدن خودرو سمند متعلق به پدرزن سابق فرهاد و متعاقب آن آتشسوزی سایر خودروها که منجر به فوت چهار نفر و مصدوم شدن پنج نفر دیگر شده، اعتراف کرد.
اعترافات ابوذر
ابوذر در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: «روز قبل از حادثه نزد فرهاد رفته تا ببینم آیا میتواند کاری برایم دست و پا کند یا نه؟» پای صحبتهای فرهاد که نشستم، دیدم که از دوری پسرش بسیار ناراحت است و عنوان میکند که کسی نیست که او را کمک کند. من نیز به خاطر دوستی تصمیم گرفتم تا به او کمک کنم. پس از آنکه چند ساعتی در خانه فرهاد نشستیم، فرهاد تصمیم گرفت تا پدرزنش را بترساند تا شاید بچه را بازگرداند. از خانه بیرون رفته و با ماشین به سمت سعادتآباد حرکت کردیم. به پیشنهاد فرهاد (برخلاف اظهارات فرهاد مبنی بر طرح پیشنهاد از سوی ابوذر) قرار شد تا لاستیک ماشین پدرزنش را آتش بزنیم. به پمپ بنزین مراجعه کرده و فرهاد گفت: «یک ظرف خالی در عقب ماشین است» و از من خواست که آن را پر از بنزین کنم سپس مرا به سعادتآباد برد و منزل پدرزنش را نشان داد و گفت: «ماشین پدرزنم یک دستکاه سمند سفید با شیشههای دودی است که در داخل پارکینگ مجتمع است. برو و لاستیک آن را آتش بزن.» من نیز نمیدانم یا از روی رفاقت یا بیکاری یا مشکلات زندگی یا سادگی، بدون دریافت هیچ پولی قبول کردم تا این کار را انجام دهم. آن شب داخل پارکینگ نرفتم چون زمانی که داخل پارکینگ را نگاه کردم، متوجه شدم ماشین آنجا نیست به همین علت ظرف بنزین را در میان شمشادهای خیابان گذاشته و به منزل خواهرم رفتم و از خیرش گذشتم تا اینکه فرهاد با من تماس گرفت و طی چندین نوبت تماس مرا راضی کرد تا لاستیک ماشین پدرزنش را آتش بزنم.»
ابوذر در تشریح زمان حادثه نیز به کاراگاهان گفت: «حدودا ساعت 21 روز حادثه بود که داخل پارکینگ ساختمان رفته و لاستیک ماشینی را که فرهاد مشخصاتش را داده بود آتش زدم؛ ابتدا کمی از بنزین را روی لاستیک خودرو سمند ریخته و آتش زدم؛ ناگهان در حین آتش گرفتن لاستیک، هل شدم و ظرف بنزین زیر ماشین افتاد؛ تمام بنزین روی زمین ریخته شد و آتش به تمام قسمت باک خودرو کشیده شد؛ به سرعت از ساختمان خارج شده و از محل فرار کردم؛ ابتدای کوچه بود که با فرهاد تماس گرفتم و او نیز در میدان کاج مرا سوار ماشین کرد و به خانهاش برد چند ساعت بعد یکی از اهالی ساختمان که دوست فرهاد بود با او تماس گرفت و گفت: «اتفاق بدی افتاده» فرهاد نیز به من گفت که بهتر است فرار کنیم من زودتر از فرهاد از ساختمان خارج شده و دیدم که فرهاد دستگیر شد اما من بدون ایجاد هرگونه حساسیتی در محل از آنجا دور شدم.
درحالی که ابوذر در اظهارات اولیه خود انگیزهاش از آتش زدن خودرو را صرفا دوستی با فرهاد عنوان کرده بود اما در ادامه تحقیقات با اشاره به انگیزه اصلی عنوان کرد: «به علت بیکاری، فکر میکردم که شاید آتش زدن لاستیک خودرو فرصت شغلی مناسبی را از طرف فرهاد یا دوستانش که پیمانکار هستند، برایم ایجاد خواهد کرد!!!»
به گزارش ایسنا، سرهنگ کارآگاه آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعترافات صریح هر دو متهم بهویژه متهم اصلی پرونده به مشارکت در آتشسوزی منجر به مرگ چهار نفر، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس محترم پرونده صادر و متهمان جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ
قرار گرفتهاند.
گفتوگوی اختصاصی جهان صنعت با نصرالله سجادی معاون وزارت ورزش و جوانان
در برزیل توقع صعود نداشته باشیماین روز ها صحبت از خصوصی شدن پرسپولیس و استقلال، حضور ایران در جام جهانی و در نهایت مسایل و مشکلات وزارت جوانان و ورزش بحث روز رسانه هاست، در این رهگذر گفتگوی اختصاصی جهان صنعت را با نصرالله سجادی می خوانید.
گفته میشود که شما رابطه خوبی با خبرنگارها ندارید؟
خیر، خیلی هم خوب است. دلیلش هم این است که این همه مصاحبه میکنم.
میگویند دکتر سجادی را نمیشود پیدا کرد و بسیاری از تماسها را بیپاسخ میگذارد؟
اینکه هرکسی هر روز بخواهد تماس بگیرد و سوال کند من هم بخواهم به سوالات ایشان پاسخ دهم، دیگر باید یک جا بنشینم و فقط جواب سوالات خبرنگاران را بدهم و باید کار را رها کنم ضمن اینکه وقتی کار نکنم دیگر چیزی برای گفتن ندارم.
دکتر سجادی معاون وزیر با دکتر سجادی استاد دانشگاه از لحاظ شخصیتی و زندگی روزمره چه تفاوتی دارد؟
آدم نباید تحتتاثیر مسوولیتها قرار بگیرد و شخصیتتان عوض شود. ممکن است گاهی کارهایی را که انجام میدهید متفاوت باشد اما فکر نکنم شخصیت انسان با یک پست و مسوولیت عوض شود، من که اینگونه نیستم.
فکر میکنید کار در کدام مسوولیت سختتر است تدریس در دانشگاه، کار در وزارتخانه، یا مسوولیت سرپرستی کاروان المپیک؟
همه این مسوولیتها خوب و متفاوت هستند. زمانی که در کمیته ملی المپیک کار میکردم بیشتر نوع کارم بینالمللی بود، اینجا حجم و وسعت کار زیاد است. بخشی که من در آن حضور دارم 47 فدراسیون را شامل میشود و در وزارت ورزش بیشترین تشکیلات سازمانی در این حوزه قرار دارد. بنابراین حجم کارش بسیار بیشتر است و اهمیت هم دارد چون ورزش، مورد علاقه جوانان، مسوولان و همه مردم است و در یک کلام یک موضوع ملی است پس باید با برنامهتر و با دقت بیشتر کار کرد.
لحظهای که برای گرفتن رای اعتماد در مجلس حضور پیدا کردید چه حسی داشتید و پس از دریافت رای عدم اعتماد این احساس چگونه بود؟
حالا نمیدانم به خاطر شرایط سنی است یا چیز دیگری، اما خیلی حس خاصی نداشتم، چون مسوولیت مهم و سنگینی است و من هم علاقهمند بودم که برای خدمت به مردم کشورم هر آنچه از دستم برمیآید، انجام دهم. به نظرم اتفاق خاصی هم نیفتاده است و به شخصه از موضوع رای عدم اعتماد ضرر نکردم و نمیدانم که افراد دیگری از این مساله ضرر کردهاند یا سودی از این بابت بردهاند، دلیلش هم این است که اکنون مشغول به کار هستم یعنی پست برایم اهمیتی نداشته و هشت سال هم بود که هیچ مسوولیتی را قبول نمیکردم و در جایی حضور نداشتم، پس، از آن افرادی نبودم که به دنبال پست باشم. زمانی هم که آقای صالحی پیشنهاد معاونت را به بنده دادند چیزی حدود پنج هفته با هم صحبت کردیم تا من راضی شوم و این مسوولیت را بپذیرم چون یا کاری را قبول نمیکنم یا اگر مسوولیتی را بپذیرم تمام وقت در اختیار آن خواهم بود. برخیها هنرهایشان زیاد است و میتوانند در آن واحد چند جا را اداره کنند اما من چنین هنری ندارم و بیشتر از یک مسوولیت را نمیپذیرم.
به نظر شما علت ندادن رای اعتماد چه بود؟
فکر میکنم مسایل جناحی در این مساله دخیل بودند، هیچکسی به من نگفت که شما سابقه اجرایی ندارید یا کارهای مدیریتیتان مشکل داشته است
سال آینده را برای ورزش کشور چگونه میبینید؟
93، یکی از سالهای بسیار شلوغ از نظر رویدادهای ورزشی برای کشورمان است. بازیهای المپیک جوانان در نانجینگ چین، بازیهای جامجهانی فوتبال در ریودوژانیرو بازیهای آسیایی اینچئون کرهجنوبی و بازیهای داخل سالن را پیشرو داریم. رشتههای تیمی همگی برای مسابقات قهرمانی جهان اعزام میشوند یعنی بجز تیم فوتبال، تیم ملی بسکتبال در مسابقات جهانی، تیم ملی والیبال به غیر از مسابقات جهانی و بازیهای آسیایی، لیگ جهانی را هم پیشرو دارند که این تیمها در ردههای جوانان و نوجوانان هم باید تیمهایشان را برای رقابتهای مختلف اعزام کنند.
علاوه بر آنها تیم ملی هندبال هم باید در رقابتهای قهرمانی جهان حاضر شود و تیم ملی کشتی هم باید در جامجهانی حضور پیدا کند به همین دلیل میگویم سال بسیار شلوغی را پیشرو داریم و رویدادهای ورزشی فراوانی در سال آینده پیشروی ماست.
قرار است وزارت ورزش و جوانان چه کارهایی در این زمینه انجام دهد؟
ما کارهایمان را شروع کردهایم و برنامههایمان در راستای ادامه دادن به برنامههای قبلی است که قبل از ما انجام شده است. به عنوان مثال گرفتن مجوز حضور در رقابتهای مختلف که رشته هندبال یکی از آنهاست با سوم شدن توانست جواز حضور در مسابقات قهرمانی جهان را دریافت کند و امیدواریم بودجههای لازم از طرف دولت تخصیص داده شود و به موقع به بدنه ورزش تزریق شود.
نظرتان درباره طرح وزارت ازدواج و طلاق چیست؟
من هم چنین چیزی را شنیدهام اما فکر نمیکنم واقعیت داشته باشد و فقط یک حرفی زده شده است.
گفته میشود وزارت ورزش و جوانان هم در این دوره و دوره قبلی بیشتر به موضوع ورزش میپردازد تا به موضوع جوانان؟
نه، اصلا این طور نیست. وزارتخانه در زمینه جوانان هم کار انجام میدهد. آقای دکتر گلزاری معاونت جوانان وزارت ورزش و جوانان هستند و البته چون بنده در این بخش نیستم نمیتوانم به درستی نظر بدهم اما کار ما هم به نوعی کار جوانان است.
تقریبا باید گفت تمام دستگاههای کشور با موضوع جوانان سروکار دارند و در اینجا باید یک نقش هماهنگکننده وجود داشته باشد در برخی موارد که به عنوان ماموریت اصلی وزارت ورزش و جوانان است باید آنها را انجام دهد ولی موضوع جوانان موضوعی نیست که بتوان آن را تنها به یک وزارتخانه محدود کرد تحصیل، آموزش، مسکن، هنر، اوقات فراغت، اشتغال و بهداشت مسایلی است که جوانان با آن سروکار دارند و این همه موضوع را یک وزارتخانه به تنهایی قادر به انجام آن نیست. اینجا باید به عنوان یک ستاد هماهنگکننده نقش خود را ایفا کند چون برخی مسایل اصلا برعهده این وزارتخانه نیست و باید جایگاه قانونی آنها تعریف شود.
این روزها بحث خصوصیسازی تیمهای استقلال و پرسپولیس مطرح میشود اما برخی افراد مانند علی پروین میگویند وزارتخانه آنقدر در این قضیه مصمم نیست. لطفا کمی بیشتر توضیح میدهید؟
برای صحبت درباره این مسایل از بیرون، افراد باید اطلاعات داشته باشند و اینکه مصمم هست یا نیست مسالهای نیست که بتوان آن را از بیرون قضاوت کرد اما من که در اینجا هستم میدانم که وزارتخانه بسیار مصمم است و هماکنون یک کمیته در حال جلو بردن این کار است بنابراین باید به یک حاصلی برسد تا بتوان آن را مطرح کرد و گزارش داد. ضمن اینکه این کار تنها وظیفه ما نیست و بخشهای اقتصادی دیگری هم در کشور هستند که هم باید در این مساله نظر بدهد و هم از لحاظ قانونی وظیفه آنها هم خصوصیسازی هست. تنها در ورزش خصوصیسازی مطرح نیست بلکه در صنعت در کشاورزی در پتروشیمی و نفت هم اینکار انجام شده است. در ورزش خصوصیسازی این دو تیم به عهده ماست که عزم راسخ وزارتخانه هم بر انجام این مهم است اما برخی مشکلات اداری دیگر از عهده ما خارج است.
مجلس خصوصیسازی این دو تیم را تایید کرده است؟
بله، قبل از اینکه در لایحه بودجه سال آینده مطرح شود وزارتخانه این کار را انجام داده بود که با تایید ایشان با پشتوانه قانونی بهتر میتوان در این مسیر گام برداشت.
آیا به این دو تیم پول میدهید؟
خیر، ما اصلا از لحاظ قانونی نباید به این دو تیم پولی بدهیم.
مگر وقتی کسی ادعای مالکیت چیزی را دارد نباید هزینههای آن را هم تقبل کند؟
بروید و این را از مجلس بپرسید.
آیا وزارت ورزش مالک این دو تیم هست یا خیر؟
بله اما باید قانون اجازه بدهد که هزینههای این دو تیم را تقبل کنیم. قانون اجازه نمیدهد هیچ وزارتخانهای برای فوتبال حرفهای پول خرج کند حالا برخیها راهکارهایش را
پیدا کردهاند.
در حال حاضر تیمهایی مثل ذوبآهن و سپاهان از طریق کارخانههای دولتی تغذیه میشوند.
از خودشان بپرسید که چگونه این کار را انجام میدهند چون نمیدانم که از چه راهکاری استفاده میکنند.
آیا برای تیمهای پایه وزارتخانهها یا کارخانهها میتوانند هزینه کنند؟
بله، تنها برای فوتبال حرفهای مجوز قانونی جهت هزینه کردن وجود ندارند. اگر هم کمکی تاکنون انجام شده برای همین ورزش پایه بوده است، نهتنها برای فوتبال بلکه برای کل ورزش حرفهای منع قانونی دارد.
آیا برای جذب نیروی جوان در بدنه ورزش کشور برنامهای دارید؟
بحث استخدامی تابع قوانین کشور است و هیچ وزارتخانهای چنین اجازهای ندارد و اکنون هم در برنامه پنجم اجازه استخدام داده نمیشود.
اما به صورت رسمی خیر. به صورت قراردادی یا پیمانی هر جایی که نیاز احساس شود میتوان از نیروی جدید و متخصص استفاده کرد.
اگر وزیر بودید اولویت شما چه بود؟
حالا که نیستم (باخنده)
آیا خودتان هم ورزش میکنید؟
بله صددرصد، هفتهای پنج روز ورزش میکنم و اگر ورزش نکنم کسل هستم.
چه ورزشی میکنید؟
میدوم. پیادهروی شدید میکنم. در شرایط کنونی نمیتوانم ورزش دیگری انجام دهم اما به رشتههای دیگر علاقهمندم. رشته اصلیام که فوتبال است، والیبال هم گاهی اوقات بازی میکنم، شنا خیلی علاقه دارم و شنا میکنم ولی ورزشهایی که در ابتدا اشاره کردم اصلا ترک نمیشود.
آیا سفره هفتسین میچینید؟
بله.
آیا به این کار علاقه دارید؟
بچهها خیلی علاقه دارند و چون یک سنت ایرانی است من هم تابع هستم.
چقدر به مسایل نوروز از جمله عیدی دادن، دید و بازدید و سفره هفتسین معتقد هستید و به آنها پایبندید؟
صددرصد. این مسایل ریشه در فرهنگ ما دارد و نمیشود آنها را نادیده گرفت. اولا عیددیدنی صله ارحام است و دستور اکید اسلام است و برای خود انسان هم خوب میباشد و چون مستحب است در صورت انجام این مهم ثواب بالایی خواهد داشت. میگویند صلهارحام باعث طول عمر و سلامتی انسان میشود و از همه مهمتر انسان زندگی میکند تا خانواده و اقوامش را ببیند و این مسایل هستند که انرژی مثبت به انسان میدهد.
عیدی نمیگیرید؟
نمیدهند وگرنه چرا نگیریم؟ چند سالی است که دیگر کسی به ما عیدی نمیدهد. میگویند بزرگ شدهای و دیگر باید خودمان عیدی بدهیم و اشکالی هم ندارد ما هم این کار را انجام میدهیم.
اولین عیدی که گرفتید چه بود و چه زمانی گرفتید؟
در کودکی، فکر کنم اگر اشتباه نکنم یک اسکناس یک تومانی آبیرنگ که کمی به لاجوردی میخورد، بود که به دوران قبل از انقلاب تعلق داشت.
از چه کسی این عیدی را گرفتید؟
فکر میکنم از مرحوم عمویم گرفتم چون میگویند اولین عیدی چون همیشه اولین در خاطر انسانها میماند ولی از مرحوم پدرم هم عیدی گرفتهام.
مسافرت میروید؟
بالاخره چون فرصتی است که هم در زمان دانشگاه و هم الان که اینجا حضور دارم ایام تعطیلی است و اگر با خانواده باشیم سعی میکنیم حداقل سه، چهار روزی را سفر برویم ولی اگر دانشگاه بودم هفت، هشت، ده روزه هم به سفر میرفتم.
خارجی یا داخلی؟
داخل کشور چون آنقدر نقاط دیدنی و جذاب وجود دارد که ما نه اصلا تبلیغش را میکنیم و نه به مردم میشناسانیم. کشور ما کشور بزرگی است.
بهترین سفری که رفتید به کجا بود؟
همه سفرهایم بهترین بوده.
ادامه در صفحه 15
13 شهر کشور گرفتار آبگرفتگی
رییس سازمان امداد و نجات جمعیت هلالاحمر جزییات امدادرسانی به آبگرفتگی سه استان را تشریح کرد. دکتر کولیوند در گفتوگو با ایسنا، در تشریح جزییات آبگرفتگی در سه استان اصفهان، خوزستان و زنجان گفت: طی شبانهروز گذشته بر اثر بارش شدید باران سه استان یادشده و 13 شهر دچار آبگرفتگی شدند. وی با بیان اینکه شهرستانهای مبارکه، کوهپایه، دهاگان، شاهینشهر، خمینیشهر، نجفآباد، فلاورجان و برخوار در استان اصفهان بر اثر بارش شدید باران دچار آبگرفتگی شدهاند. وی با بیان اینکه شهرستانهای مسجدسلیمان، شوش، شوشتر و دزفول در استان خوزستان و عببر در استان زنجان نیز دچار ابگرفتگی شدهاند، گفت: امدادگران به 390 نفر امدادرسانی کردهاند. رییس سازمان امداد و نجات جمعیت هلالاحمر با اشاره به فعالیت گروهی دیگر از امدادگران برای تخلیه آب از منازل هموطنان گفت: تاکنون امدادگران آب 50 واحد مسکونی را تخلیه کرده و تلاش همچنان ادامه دارد.
تلاش برای جلوگیری پرتاب زباله از خودرو در ایام نوروز
مدیرکل دفتر آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان محیطزیست گفت که تولید زباله در کشور ما نسبت به میانگین جهانی بسیار بیشتر است و تولید پسماند در سه استان شمالی کشور شامل گیلان، مازندران و گلستان از میانگین کل کشور هم بیشتر است. محمد درویش در گفتوگو با مهر افزود: فقط استانهای شمالی کشور با معضل پسماند مواجه نیستند بلکه این مشکل کشوری و حتی جهانی است. وی تاکید کرد: برای مقابله با مساله پسماند باید تلاش کنیم تا مردم نسبت به زیستگاه شان که در حال نابودی است حساس شوند و نسبت به نجات آن تلاش کنند که در این میان نقش سازمانهای مردمنهاد بسیار حایز اهمیت است. درویش افزود: یکی از اهداف کوتاهمدت این تفاهمنامه این است که تلاش کنیم حداقل پرتاب زباله از خودرو را در ایام نوروز حذف کنیم و آن را به سراسر کشور تسری دهیم.
هشدار نسبت به بروز عفونتهای ادراری در سفرهای نوروزی
عضو هیاتمدیره انجمن نفرولوژی نسبت به بروز عفونتهای ادراری در طول مسافرتهای نوروزی هشدار داد و گفت که زنان بیشتر از مردان دچار این نوع عفونتها میشوند. دکتر فیروز فصیحی فوق تخصص بیماریهای کلیه و مجاری ادرار ضممن تاکید بر مسافران نوروزی برای رعایت بهداشت در طول سفر به مهر گفت: به دنبال ابتلا به عفونتهای ادراری، فرد با احساس ناراحتی دچار سوزش، درد و تکرر ادرار میشود.
وی درباره افرادی که سنگ کلیه دارند، افزود: این بیماران در طول مسافرت باید مایعات زیادی مصرف کنند. فصیحی ادامه داد: از طرفی این بیماران باید هر یک تا دو ساعت یکبار برای جلوگیری از لخته شدن خون بایستند و پاهایشان را تکان دهند. به گفته عضو هیاتمدیره انجمن نفرولوژی، در شرایطی که غلظت خون بالاست، نوشیدن مایعات برای کاهش غلظت خون موثر واقع میشود.
وی رعایت بهداشت فردی و نوشیدن آب و مایعات در کنار ورزش و تغذیه را بهترین روش برای جلوگیری از بروز عفونتهای ادراری عنوان کرد که باید در طول مسافرتها، بیشتر به آن توجه داشت.