شیب نزولی توسعهیافتگی از شمال غرب به جنوب شرق ایران: عمرطولانی در ایران گران است
اساسا طبیعت به بالا رفتن کیفیت زندگی و در نتیجه افزایش طول عمر کمک میکند. اقلیمی که بهرهوری بالا دارد، تمکن مالی مردمش هم بالا میرود و مردم از سطح توسعه بالاتری برخوردار میشوند و اندوخته مالی بهتری دارند و بچههای سالمتری به دنیا میآورند و زندگی بهتری خواهند داشت.
روند بهبود طول عمر در ایران ادامه دارد اما تنشها و بحرانهای اقتصادی اخیر مانند کاهش قدرت خرید و افزایش تورم به عنوان شاخصهای توسعهیافتگی انسانی (شاخصgbt) در ایران تنزل یافته و کیفیت طول عمر در ایران را به مخاطره انداخته است، با این حال منحنی افت کیفیت توسعهیافتگی در ایران خطی شیبدار است که از شمال غرب به جنوب شرق کشور کشیده شده است. ایران از نظر رشد شاخصهای توسعهیافتگی رتبه 75 دنیا را در اختیار دارد و توسعه انسانی در این کشور مرهون سوادآموزی، کاهش مرگومیر کودکان، افزایش کیفیت بهداشت و کاهش باروری در زنان بوده و میانگین طول عمر در ایرانیان 5/72 برآورد شده است اما پراکنش اقلیمی و بازدهی جغرافیایی وضعیت نامتوازنی را در توسعه به ایران تحمیل کرده است.
طول عمر و شاخص امید به زندگی
به گزارش قانون، معمولا روند طول عمر را با شاخص امید به زندگی میسنجند. امید به زندگی در ایران به مرور افزایش پیدا کرده که علت اصلی آن کاهش مرگومیر نوزادان طی سالیان اخیر بوده است. در قدیم هشت بچه اگر به دنیا میآمد تنها چهار تا از آنها زنده میماند اما امروز وضعیت عوض شده و اغلب نوزادان زنده میمانند. به دست آوردن میانگین طول عمر که با جمع زدن سن فوتشدگان هر سرزمین و تقسیم آن بر تعداد درگذشتگانش به دست میآید نشان میدهد میانگین طول عمر در ایران روند رو به رشدی را طی دهههای اخیر پیموده است. برای مثال اگر تعداد کودکان فوت شده در یک مقطع زمانی زیاد باشد، میانگین طول عمر در آن دوران پایین آمده و همین مسایل نشان میدهد عمدهترین دلیل افزایش امید به زندگی در ایران کاهش مرگومیر اطفال است و دلیل این کاهش نیز کاهش باروری در میان زنان ایرانی است. معاون پژوهشی مرکز مطالعات جمعیتشناسی آسیا و اقیانوسیه وزارت علوم، امید به زندگی در ایران را در حال حاضر عددی در حدود 5/71 تا 72 سال عنوان میکند و معتقد است: امید به زندگی در مردهای ایرانی 71 سال و در زنان ایرانی 73 سال برآورد شده است.
در مقایسه با ژاپن طول عمر کمی داریم
دکتر شهلا کاظمیپور با اشاره به مقایسه وضعیت طول عمر ایرانیان با کشورهای دیگر به این نتیجه میرسد که در مقایسه با ژاپن وضعیت طول عمر پایینتری داریم چراکه امید به زندگی به طور میانگین در حدود 84 سال است. یعنی رابطه مستقیم و تنگاتنگی بین امید به زندگی و شاخصهای توسعه وجود دارد. هرچه کشور توسعهیافتهتر باشد وضعیت بهداشت بهبود پیدا میکند و با کاهش مرگومیر و کاهش باروری و کاهش مرگومیر زنان ناشی از زایمان و همینطور کاهش بیماریهای دیگر افزایش طول عمر در آن کشور بیشتر میشود.
به گفته وی، ایدهآل این است که ملاک شاخصهای توسعه مثل آموزش، امید به زندگی و بهبود کیفیت وضعیت اقتصادی در ایران افزایش یابد اما در سالهای اخیر به دلایل مختلف بحران اقتصادی وضعیت زندگی و رفاه عمومی مردم شاخص gbt به عنوان یکی از شاخصهای توسعهیافتگی تنزل کرده است.
رتبه 75 برای ایران
رتبه ایران از نظر توسعه انسانی نسبت به 10 سال پیش پایین آمده و اکنون رتبه 75 جهان را دارد و این نشان میدهد بسیاری از شاخصهای توسعه در ایران روند رو به بهبودی دارند ولی شاخص GBT شاخص قابل توجهی است که سیر نزولی داشته و توانسته ذهن بسیاری از مردم را به خود درگیر کند. همیشه شاخصهای توسعه توانستهاند رابطه مستقیمی با طول عمر و اندازه امید به زندگی در سرزمینهای مختلف به وجود بیاورند. اگر این وضعیت را در استانهای مختلف کشور بررسی کنیم نشان میدهد استانهایی که توسعه بیشتری داشته باشند امید به زندگی در میان مردم آنها بیشتر است. هر چه سطح سواد و کیفیت شهرنشینی بیشتر باشد، وضعیت بهداشت بهتر و باروری کمتری اتفاق میافتد. در گیلان چنین وضعیتی را شاهد هستیم و طول عمر در این منطقه از ایران از همه مناطق جغرافیایی و تقسیمات شهری بیشتر است اما در استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان وضعیت برعکس است یعنی طول عمر به دلیل نبود شاخصهای توسعه یا پایین بودن کیفیت زندگی پایینترین سطح را در ایران دارد.
اشتغال و تحصیل زنان، شاخص توسعه
اشتغال زنان و تحصیلات آنها یکی از علل کاهش باروری و افزایش طول عمر محسوب میشود که یکی از شاخصهای توسعه در مناطق مختلف محسوب میشود اما وقتی باروری بالاست، میزان مرگومیر اطفال نیز بیشتر میشود و بهداشت عمومی کمتر و سطح عمومی و تولید سرانه نیز کاهش مییابد. ایران کشوری با اقلیمهای متفاوت و سطح رفاه گوناگون است که نبود شاخص متوازن توسعه در این کشور وضعیت طول عمر را در آن متاثر کرده است. میزان متغیر محرومیتها و نبود زیرساختها در برخی از مناطق شرایط عمومی زندگی را با برخی دیگر از مناطق کشور متفاوت کرده است. آنطور که کاظمی پور میگوید: اساسا طبیعت به بالا رفتن کیفیت زندگی و در نتیجه افزایش طول عمر کمک میکند. اقلیمی که بهرهوری بالا دارد، تمکن مالی مردمش هم بالا میرود و مردم از سطح توسعه بالاتری برخوردار میشوند و اندوخته مالی بهتری دارند و بچههای سالمتری به دنیا میآورند و زندگی بهتری خواهند داشت اما وقتی اقلیمی محروم است و نه آب کافی داشته باشد، نه معدن و کشاورزی در نتیجه رفاه عمومی وجود ندارد و مردمش هم محروم میمانند و کیفیت زندگی آنها افت میکند.
توسعه جغرافیایی و طول عمر
وی میافزاید: ایران به لحاظ جغرافیایی وضعیت خاصی دارد و اگر از شمال غرب کشور به سمت جنوب غرب کشور حرکت کنیم روند توسعه و غنای اقلیمی شرایط ویژهای را بر کیفیت زندگی مردم تحمیل میکند و سطح توسعه پایین میآید چراکه شمال غرب کشور از نظر آب و هوایی غنی است و این غنای اقلیمی توانسته وضعیت مطلوبی برای زندگی را به وجود بیاورد که خود را در تغذیه و شادابی مردم نشان میدهد اما این روند در مناطق جنوب شرق کشور عکس میشود و به دلیل نبود آب کافی و غنای اقلیمی توسعه در سطح نازلی قرار دارد. مناطق کویری به دلیل عدم مساعدت طبیعت وضعیت را دگرگون کرده است اما اگر شهر دوبی را به عنوان یک شهر در اقلیمی بدون کیفیت در نظر بگیریم شاید این فرض بهرهوری بالا خودش را به شکل دیگری نشان دهد چراکه استفاده از تکنولوژی توانسته وضعیت زندگی در این سرزمین محروم را رونقی متفاوت ببخشد.
وقوع یک فاجعه داخلی و سکوت سیما
| جامعه| روز گذشته مردم نوشهر و چالوس و بیش از پنج روستای این دو شهرستان دچار آبگرفتگی شدیدی بودند به طوری که گزارشها حاکی بود بیش از سه هزار نفر بیخانمان شدند و ستاد مدیریت بحران فقط توانسته بود تعداد اندکی را در مسجد و مدارس این دو شهرستان اسکان دهد آن هم در شرایطی که مدت زیادی از طول شبانهروز آب، برق و گاز این دو شهر قطع شده بود. این حادثه شاید خسارت جانی به همراه نداشت اما با خسارات گسترده مالی مردم این مناطق مواجه بود با این همه سیمای جمهوری اسلامی ایران شب گذشته در پرمخاطبترین زمان پخش خبر خود یعنی ساعت 21 که پخش اخبار آن تا بیش از 45 دقیقه به طول انجامید جز در یک جمله مبهم از زبان گوینده وضع آب و هوای کشور از این فاجعه یادی نکرد.خبر دیشب شبکه اول سیما با خبر توفان آمریکا و ضعف دولت در مدیریت این سانحه آغاز شد و در ناباوری با پخش خبر سیل در ایتالیا به کار خود پایان داد. در بخش هواشناسی کارشناس بیخبر این شبکه اظهار داشت: «هرچند باران سیلآسا بود اما ته دل مردم مخصوصا کشاورزان خوشحالند که چنین بارانی آمده است!»در حالی که چیزی از خانه و کاشانه و سرپناه کشاورزان نوشهری و چالوسی برایشان نمانده است فقط یک همدرد و مطلع خواهد گفت که آنها ته دلشان از چه خوشحالند. نماینده مردم نوشهر و چالوس با صدایی آکنده از اندوه گفته است، بارش ناگهانی، عدم آمادگی قبلی و گل و لای حاصل از سیل تمام اثاث منزل روستاها و بخشی از این دو شهر را از بین برده است و بسیاری تنها با یک دست لباسی که در تن دارند آواره شدهاند و تداوم بارندگی تا دو روز بعد از این مصیبت فرصت هر کاری را از مردم این مناطق گرفته است. حال اگر یک کارشناس بگوید کشاورزان این منطقه ته دلشان خوشحالند آیا تحلیلگری در سازمان سیما که به خوبی نگرانی مردم آمریکا از سیل و توفان را درک میکند و گزارش میفرستد یا تصویربرداری که در ایتالیا خبر سیل را مخابره میکند، یا مدیر و کسی در این سازمان وجود ندارد که جمله بهتری را بنویسد تا این کارشناس اینچنین بیمایه حرف نزند؟!
اختلاس چند میلیارد تومانی از یک بانک دولتی
| جامعه| بازرسان یکی از بانکهای دولتی با مراجعه به یکی از شعبات این بانک و بررسی اسناد مالی متوجه برداشت غیرمجاز چند میلیارد تومانی توسط یکی از کارمندان بانک شدند.
به گزارش خبرنگار «جهان صنعت» از پلیس آگاهی، کارمند بازداشت شده در اظهارات اولیه خود به کارآگاهان گفت: تمامی مبلغ اختلاس شده به میزان سه میلیارد و 500 میلیون تومان را به حساب یکی از دوستانم به هویت «شهرام- ح» واریز کردم و او نیز پس از اطلاع از دستگیری من متواری شده است.
متهم در ادامه اظهارات خود و در خصوص نحوه آشنایی خود با شهرام به کارآگاهان گفت: شهرام از مشتریهای بانک بود و من در سال 1389 در محل کار خود با او آشنا شدم. اوایل ارتباط من با شهرام تنها از طریق ملاقات در داخل شعبه بود. در طول این مدت از طریق صحبتها و پیشنهاداتی که از سوی شهرام داده میشد اطلاع پیدا کردم که او قادر به جعل اسناد از طریق افراد مختلف یا گرفتن و صدور مدارک شناسایی و حتی خارج کردن غیرقانونی افراد از کشور است.
به تدریج ارتباط من و شهرام زیاد شد به گونهای که این ارتباط حالت خانوادگی پیدا کرد و ما به صورت خانوادگی با یکدیگر رفت و آمد میکردیم.متهم در خصوص علت موافقت خود برای انجام برداشت غیرمجاز مبلغ سه میلیارد و 500 میلیون تومان از سیستم بانکی به کارآگاهان گفت: اواسط بهمن سال گذشته بود که بنده مبلغی حدود 50 میلیون تومان را (به صورت غیرقانونی) از حساب تعدادی از مشتریهای بانک برداشت کردم که یکی از مشتریان با مراجعه به بانک در خصوص موجودی حسابش اعتراض کرد.
در حالیکه احساس خطر کرده بودم در تماسی که شهرام با من داشت، موضوع را با او در میان گذاشته و درخواست مشورت کردم. شهرام پیشنهاد اختلاس از بانک را مطرح کرد و من نیز قبول کردم. قرار بود (پس از برداشت پول از بانک) شهرام مرا از طریق دوستانش و به صورت غیرقانونی از کشور خارج کند و مدعی بود که مرا از طریق کشور ترکیه به یک کشور آفریقایی و از آنجا به یک کشور اروپایی خواهد برد. برای خارج کردن پولها از کشور نیز تصمیم گرفتیم تا پولها را تبدیل به طلا و ارز کرده و پس از خروج من از کشور، شهرام از طریق یکی از دوستانش طلا و ارز را به کشوری که ما میرویم انتقال دهد.متهم در خصوص نحوه انجام اختلاس و دستگیری خود نیز به کارآگاهان گفت: در ساعت 11 مورخه 10/4/1390 مبلغ 35 میلیارد ریال را به حساب شهرام واریز کردم اما همان روز ناگهان بازرسان بانک (بدون اطلاع قبلی) جهت بررسی سندهای مالی در شعبه حاضر شدند و پس از بررسی سندهای مالی من و اطلاع از موضوع، دیگر اجازه خروج از بانک را به من ندادند. طی مدتی که هنوز در بانک بودم با شهرام تماس گرفته و به او عنوان کردم که گرفتار شدم اما زمانی که مجددا با وی تماس گرفتم، متوجه شدم که تلفن همراهش را خاموش کرده است.با توجه به اظهارات کارمند بانک، کارآگاهان با شناسایی هویت «شهرام- ح» (متولد 1352) اطلاع پیدا کردند که وی از مجرمان سابقهدار در زمینه کلاهبرداری است که چندین سابقه دستگیری در سالهای 88 و 89 دارد.
بررسی سوابق متهم نشان داد که متهم با برقراری رابطه دوستی با کارکنان بانک و از طریق اغفال آنان ضمن معرفی خود به عنوان تاجر طلا یا واردکننده خودرو به کشور به مرور زمان این افراد را مجاب به همکاری با خود کرده تا مبالغ کلانی را به صورت غیرقانونی از سیستم بانکی خارج و به حساب وی واریز کنند که پس از عدم موفقیت در موارد گذشته، پس از آزادی از زندان مجددا با همان شیوه و شگرد اقدام به ایجاد ارتباط با یکی دیگر از کارمندان بانکی کرده و پس از واریز شدن مبلغ 35 میلیارد ریالی به حسابش متواری میشود. در ادامه تحقیقات، کارآگاهان با انجام تحقیقات پلیسی اطلاع پیدا کردند که شهرام به محض واریز مبلغ فوق به حساب بانکیاش بلافاصله اقدام به خرید سکه، طلا و ارز کرده و پس از اطلاع از دستگیری همدست خود، بلافاصله محل سکونت خود را نیز تغییر داده است.