گفتوگو با دکتر عبدالرحیم گواهی، دین پژوه: جوان ایرانی به دنبال زبان منطقی اسلام است
دو نکته مهم که از جامعهشناس گرفته تا مسوولان مملکتی نگران آن هستند خطر دینگریزی و محو معنویت در خانوادههای ایرانی است. هر چند اعتیاد و خشونت و ارتکاب جرم میتواند ریشههای اقتصادی هم داشته باشد اما در جامعه دینی به نظر میرسد معنویات و داشتن باورهای قوی در فرد میتواند تا حد زیادی این موضوعات را کنترل کند. ناجا مرتبا از کاهش و کنترل خشونتها سخن به میان میآورد و با این همه به نظر نمیرسد این فاکتور به تنهایی بتواند پاسخگوی نیاز به امنیت روانی و اجتماعی جامعه باشد. درباره اینکه جوانان ایرانی که از سنین پیشدبستانی با آیات قرآنی آشنا میشوند اما در جوانی آثاری از تعالیم کتاب آسمانی در رفتار آنها دیده نمیشود، توجه به نحلههای فکری گاه بیریشه و شیوه اجرای امر به معروف و نهی از منکر در جامعه با دکتر عبدالرحیم گواهی، رییس مرکز پژوهش ادیان گفتوگوی کوتاهی کردهایم که حاصل آن را میخوانید.
شما در مقابل کسانی که میگویند جوان ایرانی دینگریز است ترجیح دادهاید که بگویید معترض دینی، چرا برخی از جوانان ما باید از دینگریزان یا حتی به آن معترض باشند؟
اگر قرائتی که در جامعه از دین میشود خشن باشد معلوم است که در روح انسانها و نسل جوان آن جامعه تاثیر منفی میگذارد و این فرقی نمیکند که چه قرائت طالبانی باشد و چه قرائت تکفیری یا وهابی یا حتی قرائتی که ما داریم! اول اینکه ما پیامبری داریم که پیامبر رحمت است. قرآن میفرماید «ما ارسلناک الی رحمهللعالمین» پیامبر ما پیامبر عالمیترین مکارم اخلاقی بوده است همانطور که خود گفتهاند: «من مبعوث شدم تا طبیعتهای انسانی را به کمال برسانم».
اخلاق از زمان ارسطو و سقراط هم مطرح بوده است و پیامبر فرمودند که آمده است تا تکمیل کند و به اتمام برساند و ظرافتها را تکمیل کند.
اخلاق پیامبر نیز سرشار از ظرافتهای فراوان است که هنوز هم ناشناخته است. ما پیامبری داریم که واقعا باید دوباره از نو شناخت.
در هر مذهبی که وجه عرفان، وجه محبت، وجه گذشت ضعیف باشد خشونت زیاد میشود. یکی از امامان گفته است: «دین چیزی جز دوست داشتن و محبت نیست». حافظ نیز میگوید که به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست. در صورتی که اگر چهرهای خشن و طالبانی از اسلام ارایه میکنیم در واقع هم به اسلام ظلم کردهایم و هم به مردم. مرحوم شریعتی که یکی از آموزگاران دوران جوانی من بودند همیشه میگفتند که ابتدا باید به اسلام مبتنی بر خرافه و جهل انتقاد کرد تا بعد از آن بتوان نسبت به اسلام عقلانی و رحمانی اعتقاد ایجاد کرد.
باید به جوانهای امروز حق داد زیرا آنها در شرایط اقتصادی سخت این دوره نیازمند یک چهره نو و رحمانی از مذهب هستند و اتفاقا اسلام هم چهره عقلانی و هم چهره رحمانی دارد. اسلام به ذات خود عیب و ایرادی ندارد بلکه این قرائتهای نادرست است که چهره آن را مخدوش میکند و رفتارهای اعتراضی جوانان را برمیانگیزد.
میدانید که قرآن از دوره مهد کودک آموزش داده میشود که تا پایان دوره کارشناسی در دانشگاه هم ادامه مییابد اما به نظر شاهد هیچ آثار ماندگاری بر گفتار و کردار جوانان نیستیم، عیب کار کجاست؟
اساتید آموزشوپرورش و روانشناسان باید تلاش جدی کنند تا شیوههای آموزش برای دانشآموزان جذاب باشد و به گونهای عمل کنند که آنها را برانگیزاند. اگر در مدارس قرآن به درستی یاد داده نشود لازم نیست رمل و اسطرلاب انداخت بلکه کاملا مشخص است که میتواند فاجعه بیافریند. طالبان که آش را با جایش و علم را با مدرسهاش منفجر و نابود میکند محصول یک آموزش غلط قرآنی است در حالی که طالبان هیچ چیزی جز قرآن نمیخوانند اما به شکلی متحجرانه و میبینیم که حاصل آن چه شده است.
اگر قرآن را درست یاد ندهند نتیجهاش نهتنها مثبت نمیشود بلکه منفی هم هست و البته این طور هم نیست که هرکس قرآن را بخواند مسلمان شود.
فهم قرآن هم به لوازماتی نیاز دارد. در سنین بالاتر و دانشجویان دیده شده که جوانها سوال و ابهام زیادی دارند. گاهی عملکرد ما را قبول ندارند و گاه زبان و نحوه بیان مسایل را قبول ندارند و معتقدند که مسایل عقلانی مطرح نمیشود یا بیان براساس منطق یک دانشجو و استاد نیست، این مشکلاتی است که باید رفع شود و زبان طرح مسایل باید به روز و متناسب با مخاطب تغییر کند.
پدیده دیگری که با آن مواجه هستیم جذب برخی جوانان به سمت نحلههای فکری گاه بیریشه و گاه ادیان دیگر است هرچند به نظرم در ذات خود نشان میدهد که جوان ایرانی به نیاز معنوی و فقدان مذهب در زندگی خود واقف است و برای پاسخ به این نیاز رو به سوی نحلههای دیگری میآورد اما این سوال مطرح میشود چرا به جای اسلام که از بدو تولد با آن همراه است، جذب اندیشه دیگر میشود؟
مولانا میگوید: قبله جان را چون پنهان کردهاند/ هرکسی رو به جانبی آوردهاند. اگر در جامعه شمع وجودی مثل پیامبر، مولانا یا امامان باشد به راحتی همه جذب او میشوند... اما وقتی ما به دلایل قرائت متفاوتمان از دین به سمت قرائتی بیش از حد قدرتمدارانه و حکومتی کردن دین به دلایل سیاسی که در جامعه هست پیش میرویم نتیجه این میشود: قرائتی که به مردم میدهیم خیلی عارفانه، عاشقانه و آنچه که باید باشد نیست. پیامبران چوب و چماق نداشتند بلکه شخصیت جذابی داشتند، با محبت، با اخلاق، آرام، با ادب و منطق مردم را دور خود جمع میکردند. قرآن منطقیترین کتاب دینی جهان است. من این را به عنوان معلم ادیان جهان میگویم. اگر کار انتقال مفاهیم به مردم به درستی صورت نگیرد مردم موضع میگیرند و به جای آنکه جذب شوند به سوی دیگر میروند.
امر به معروف و نهی از منکر چه نقشی میتواند داشته باشد و آیا به درستی در کشور ما مورد توجه و اجرا قرار گرفته است؟
این موضوع در قرآن اصلا بحث مو و لباس نیست! به خدا خواندن، به عدل و قسط، به پیامبر، به متافیزیک و ماوراءالطبیعه خواندن است. اولین آمر به معروف، خداست. خدا دعوت میکند به سمت او بروید و بعد از او پیامبر است که امر به معروف میکند و نهی از منکر. در حالی که دیده میشود واژهها درست تعریف نشده است. صحبت درباره امر به معروف و نهی از منکر ممکن است جنجالبرانگیز شود و عدهای بگویند که برخلاف مصالح اجتماعی حرف زدید و چون حدود و ثغور ندارد و مجبوریم در نقد این قضیه مراعات کنیم بنابراین من ترجیحا مصداق تاریخیاش
را میگویم.
ابا عبدالله الحسین نخستین کسی بود که گفت اصلاحگر است قبل از آقای خاتمی که به عنوان نخستین اصلاحطلب شناخته شده است! در نظر امام حسین یزید آدم فاسدی بوده که در راس حکومت قرار گرفت و باید اصلاح میشد یا برکنار. وگرنه برای امام حسین نماز جماعت و مسجد و اینها در مراحل سوم و چهارم مطرح بود...
کجای راه را ما اشتباه رفتیم؟
از زبان دین ما اسلام، ما اخلاق و عرفان و حتی لطایف قرآن را کنار گذاشتیم و به احکام فقهی پرداختیم در حالی که برای اصلاح روح جوانان، ما به یک عرفان اخلاقی نیاز داریم. اسلام نباید در فقه خلاصه شود و ما فقط مراقب باشیم که یک دختری موهایش پیداست یا خیر در حالی که آنکه بیشتر از همه باید نگرانش باشیم این است که جوان غذای روحی بدی نخورد. ما به روح آدمها خیلی کاری نداریم زیرا کنترل آن خیلی ساده نیست در حالی که در حال حاضر ما فقط به ظاهر و جسم آدمها پرداختهایم و حتی از این ظاهر هم چسبیدهایم به دو تار مو! جوانان میبینند که بعضی از فِرَق اسلامی قرائتهای متفاوتی از دین و حتی حجاب دارند و گاه حتی بعضی از همین فرق حجاب را هم واجب نمیدانند پس جوان هم جذب آنها میشود در حالی که باید در مقابل خدا پاسخگو بود. اگر کسی در جامعه دزدی کند این حقالناس است که نادیده گرفته شده قاضی موظف است او را مجازات کند و حقالناس هم به متضرر برگردانده میشود اما اگر کسی نماز نخواند حقالله است که دارد ضایع میشود و کسی نمیتواند از او بابت این کار به قاضی شکایت کند. او خودش میداند و خدای خودش، اما وقتی اینها با هم قاطی میشود و سعی میکنیم از همه احکام شریعت یکسری قوانین و مقررات اجتماعی در بیاوریم آن وقت این میشود که نصف شهر را مامور بکنیم تا نصف دیگر شهر را در قالب گشت ارشاد توبیخ بکنند!
دریافت حقالسکوت چندمیلیون تومانی زن جوان از کارمند بانک
تسنیم- مردی در دادگاه خانواده گفت: سه سال است که به همسرم حقالسکوت میدهم تا موضوع فرزندم از همسر اولم را به خانوادهام اطلاع ندهد و ویلا را نیز به عنوان آخرین باج و حقالسکوت به او میدهم ولی او تعهد بدهد که دیگر درخواستی نداشته باشد.
مردی جوان با مراجعه به دادگاه خانواده ونک دادخواست طلاق خود را به قاضی یکی از شعب این مجتمع قضایی خانواده ارایه دادند و مرد با بیان اینکه نمیخواهم بیش از این به همسرم باج دهم، اظهار داشت که هر پساندازی دارم به همسرم میدهم تا به خانوادهام موضوع فرزندم که از همسرم قبلیام دارم، بازگو نکند.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر تمام خرجی فرزندم را میدهم، افزود: من زمانی از همسرم جدا شدم که او باردار بود و نگذاشتیم کسی متوجه این امر شود چراکه اگر میدانستند اجازه جدایی را به ما نمیدادند و مانع میشدند بنابراین مجبور به مخفیکاری شدم.
مرد با اشاره به اینکه کارمند بانک هستم، اظهارداشت: به همسرم هیچگاه دروغ نگفتم و حتی این موضوع را به او گفتم ولی او سوءاستفاده کرده و از من باج گرفته تا به کسی چیزی نگوید ولی این امر منجر شده است تا تمام درآمد و پس اندازم برای همسرم باشد؛ دیگر تحمل ندارم و میخواهم از همسرم جدا شوم.
وی ادامه داد: حدود سه سال است که با همسرم زیر یک سقف زندگی میکنم و طی این مدت هر چیزی و حتی منزلی که در آن زندگی میکنیم به نام همسرم است تا موضوع را به کسی لو ندهد ولی دیگر کم آوردم و باید هرچه زودتر از یکدیگر جدا شویم.
زن در دادگاه خانواده حضور داشت و با بیان اینکه از شوهرم جدا نمیشوم، گفت: با شوهرم از ابتدا توافق کردیم که در ازای این سکوت این اقدام را انجام دهد. ولی حال زیر قولش میزند و کار درستی انجام نمیدهد باید تا آخر عمر کنار من بماند و به این کار خود ادامه دهد.
وی با اشاره به اینکه فرزندی نداریم، افزود: اینکه در حال حاضر دارم با موضوع داشتن فرزند کنار میآیم خود امر مهمی است و شوهرم باید قدر مرا بداند نه اینکه به دادگاه بیاید و درخواست طلاق دهد.
زن با بیان اینکه باید از درخواست طلاق منصرف شود، اظهار داشت: خانواده شوهرم روی فرزندانشان حساس هستند. اگر همسرم از من جدا شود من نیز کوتاه نیامده و تمام ماجرا را به خانواده شوهرم اطلاع میدهم بنابراین نباید از یکدیگر جدا شویم.
مرد باردیگر با بیان اینکه نمیتوانم به زندگی با او ادامه دهم، افزود: همسرم به کم قانع نیست بنابراین باید از هم جدا شویم.
زن خطاب به مرد گفت: یک ویلا برای من تهیه کنی دیگر هیچ درخواستی از تو ندارم و موضوع فرزندت را با خود به گور میبرم و به هیچ کسی نمیگویم.
بعد از چند دقیقه سکوت، مرد در مقابل قاضی پرونده بیان کرد: یک ویلا در شمال دارم که آن را نیز به عنوان آخرین باج به همسرم میدهم ولی به شرط اینکه دیگر او مرا تهدید نکند و از من درخواستی دیگر نداشته باشد و در این زمینه تعهد دهد.
زن این موضوع را قبول کرد و گفت: بعد از به نام شدن ویلا، تنها نفقهام را از شوهرم میخواهم و دیگر درخواستی نخواهم داشت.
بعد از شنیدن صحبتهای زن و مرد، حکمی مبنی بر طلاق صادر نشد و مقرر شد که ویلا به نام زن شود و زن نیز دیگر درخواستی جز نفقه از مرد نداشته باشد و جلسه پایان یافت.
رهایی گروگان پس از 9 روز
رییس پلیس آگاهی هرمزگان از شناسایی و دستگیری دو گروگانگیر و رهایی گروگان توسط کارآگاهان پلیس آگاهی خبر داد.
به گزارش ایسنا، سرهنگ سید حسین اصلحی در تشریح این خبر گفت: به دنبال اعلام شکایت خانمی مبنی بر اینکه همسرش توسط پنج نفر به سرکردگی فردی به هویت معلوم ربوده و گروگانگیران در قبال آزادی وی درخواست مبلغ هشت میلیارد ریال کردهاند، با توجه به حساسیت موضوع، بررسی آن به صورت ویژه در دستور کار کارآگاهان اداره مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی استان هرمزگان قرار گرفت.
وی با بیان اینکه ماموران ضمن شناسایی منزل گروگانگیر در شهرستان «کهنوج» استان کرمان پس از اخذ نیابت قضایی به این شهر عزیمت کردند، افزود: کارآگاهان محل نگهداری گروگان را در منزل یکی از گروگانگیران در شهرستان «ایرانشهر» شناسایی و به محل اعزام شدند.
رییس پلیس آگاهی هرمزگان گفت: ماموران پس از 9 روز پیگیری موفق شدند در یک عملیات ضربتی ضمن رهایی گروگان، دو گروگانگیررا دستگیر کنند.
وی با اشاره به اختلافات حساب ناشی از خرید و فروش موادمخدر به عنوان انگیزه این آدمربایی خاطرنشان کرد: با توجه به شناسایی سایر متهمان موضوع دستگیری آنان به صورت ویژه در دستور کار پلیس قرار گرفت.
معاون شهردار تهران در دیدار از شهرری تاکید کرد: توسعه حملونقل عمومی در جنوب تهران شتاب میگیرد
صدور گواهینامه آموزش ترافیک برای دانشآموزان تهرانی
گروه حملونقل عمومی- معاون حملونقل و ترافیک شهرداری تهران در دور جدید نظارت دورهای بر وضعیت ترافیکی مناطق از محدوده منطقه 20 بازدید کرد. به گزارش روابط عمومی معاونت حملونقل و ترافیک شهرداری تهران، مهندس سید جعفر تشکریهاشمی در جلسهای که در پایان این بازدید با حضور شهردار منطقه 20 و مدیران ستادی آن معاونت برگزار شد، گفت: یکی از مهمترین ماموریتهای مدیریت شهری در دوره جدید، شتاب توسعه حملونقل عمومی به ویژه در مناطق جنوبی تهران است.
وی با اعلام اینکه بزرگراه امام علی(ع) تحول بزرگی در شهرری ایجاد کرده و بهرهبرداری از خط BRT این بزرگراه و به کارگیری اتوبوسهای دوکابین در آن تحول جدیدی را در منطقه 20 رقم خواهد زد، افزود: این اتوبوسها امکان جابهجایی مسافران در حجم انبوه را فراهم میکنند.
مهندس تشکریهاشمی در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه موضوع آموزشهای ترافیکی به کودکان، علاوه بر نهادینهسازی این آموزشها در فکر و ذهن آنها، نقش مهمی در ارتقای فرهنگ ترافیک بین خانوادهها دارد، تصریح کرد: پارکهای آموزش ترافیک که نمونهای از آن در منطقه 20 فعالیت میکند، بهترین فضای انتقال آموزههای ترافیکی هستند.
جمعآوری پسماند خشک با خودروهای آهنگین از در منازل
جمعآوری زبالههای خشک حجیم در 320 غرفه در شهر لازمه اجرای بهتر طرح همکاری مردم است
مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند گفت برنامههای جمعآوری زباله و تفکیک از مبدا توسط شهرداری به صورت جدی دنبال میشود.
حسن کریمیان در گفتوگو با شهرنوشت ضمن بیان اینکه سرویسهای جمعآوری جداگانه پسماند خشک در شکلهای مختلف برای شهروندان فراهم آمده است، افزود: یکی از برنامههای تفکیک زباله از مبدا، خودروهای ملودیدار است که زباله خشک را از درب منازل جمعآوری میکنند.
مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند با اشاره به دریافت پسماند خشک در 320 غرفه مستقر در شهر تهران تصریح کرد: جمعآوری زباله خشک حجیم و کالاهای بلااستفاده در روزهای جمعه انجام میشود.وی به جمعآوری مکانیزه پسماند خشک در شهرکها و محدودههای خاص اشاره کرد و ادامه داد: در این مکانها هم خدماتی را ارایه میدهیم. این در حالی است که سطلهای پسماند خشک و تر در رنگهای مختلف در مکانها و محلات خاص قرار دارند.
کریمان با تاکید بر اینکه تفکیک از مبدا بدون همکاری مردم به هیچ عنوان امکانپذیر نیست، اظهار کرد: ما سرویسهای جمعآوری پسماند خشک را فراهم آوردهایم و بعد از این مرحله دیگر مردم باید همکاری در زمینه تفکیک از مبدا داشته باشند تا بتوانیم نتیجه مطلوب را کسب کنیم. اگر از داخل منازل زباله خشک و تر تفکیک شود این معضل به زودی پایان خواهد یافت.
کریمیان با اشاره به مباحث آموزشی برای شهروندان در تمامی مناطق 22گانه گفت: برنامه تفکیک از مبدا در دستور کار شهرداری قرار گرفته و سالهای گذشته هم پیشرفتهای خوبی در اینباره داشتهایم.